یه سااله عروسی کردم کلا سه بار اومده خونمون😂
اولین بار هم دعوتشون کردم تا اومد
یه هفته از کمر درد داشتم جون میدادم
کلا نمیتونستم از جام بلند شم
حتی پیشمم نیومد😐
کلا شام و نهارمون یا تخم مرغ بود شوهرم درست میکرد یا غذای بیرون
بعد خواهرش دو روز زنگ نمیزنه اژانس میگیره میره خونشون تا چطورشون شده😐
اینم بگم که این خانواده برعکس خانواده من اصلا دعوتی نیستن
حتی تو صحبت ها هم یه اشاره کوچیک هم ب خونه ما نمیکنه
انگار هیچ خونه ای وجود نداره
اینم بگم ک همسرم خونه ما رو ب نطر من تعمیر کرد
و جهیزیه و وسایل من چی خاصی نیس شاید ولی خیلی بالاتر از سطح زندگی خانواده همسرم هست
علتش حسودیه
مادرشوهر وخواهرشوهرمنم هیچکدوم نیومدن جهاز برون من
هیچ کمکی هم نکردن
یه چیزی رو بهونه کردن رفتن تو قیافه
منم اصلا نگفتم بیاید واینا تا بیشتر بسوزن
بنظرم لزومی نداره بیاد!!!
بیاد میگی اومده فضولی!!!
اگر عروسی کرده بودین و دعوت کرده بودین نمیومد حق داشتی همچین حرفی بزنی!!
