بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
برو حموم ی دل سیر گریه کن بعدم ی برنامه بریز با شوهرت برید بیرون هوات عوض شه
انجا یک قهوه خانه بود ٫اما ننشستم به نوشیدن دوتا استکان چای چرا ؟دنیا خراب می شد اگر دقایقی آنجا می نشستیم و نفری یک استکان چای میخوردیم ؟ عجله٫٫همیشه عجله !!!!کدام گوری میخواستم بروم؟من به بهانه رسیدن به زندگی ٫همیشه زندگی را کشته ام
از صبح میگه بریم بیرون یهو حالم بد شد تو اینستا دیدم یکی عروسیشه خواهراش رفتن جهازشو چیدن ...
زمان میبره ولی باید کم کم این خاطرات و این غم رو کمرنگ کنی،خود من کلی ناراحتی بابت مراسم های عقد تا عروسیم داشتم و دارم، خیلی چیزها در حقم اجحاف شد، خیلی کارارو نکردن، من حدودا ۵ تا ۶سال بعد عروسیم وقتی یادم میافتاد گریه های بدی میکردم،هنوزم وقتی میبینم یا میشنوم برای یه عروس میخوان یلدایی ببرن قلبم فشرده میشه، اما انگار زمان واقعا اونارو کمرنگ و کم اهمیت تر میکنه، و اینکه الان چیزهای قشنگتری توی زندگیم دارم که باهاشون مشغولم