من چند سال از شوهرم میخاستم بچه دار بشیم .اون نمیخاست...یکسال پیش باهاش دعوا کرد سر اینکه نمیخاست....
الان خیلی وقته راضی شده....
اما بخاطر اخلاقاس بدشمن تصمیم دارم به جدایی و تو این تردید ها هستم و ترسم رو باید کنار بزارم و خونه رو ترک کنم برای طلاق.
چند ماهیه قرص جلوگیری میخورم یواشکی شوهرم.چون نمیخوام ازم بشنوه که بچه نمیخوام....
الان چند دفعه است چون قرص نامنظم خوردم نذاشتم اثدام کنیم...یعنی رابطه با جلوگیری کردیم...
بعد حالا گیر داده میگه تو چرا نمیزاری چند ماهه اقدام کنیم و چرا نمیخای و فلان.....
بهش گفتم قرصای ویتامین نخوردم چند وقته....باید با برنامه باشه.
اما توجیه نشد ... الان بو برده که عمدا جلوگیری میکنم....
از یه طرفم زمان تصمیم گیریم طولانی شده...اگه قرص بخورم اما رابطه داشته باشیم یهو گیر میده چرا باردار نشدی....و فلان....
چه بهونه ای جور کنم که فعلا بیخیال بشه...اما جوری که من میخوام.....