سلام بچه ها صبحتون بخیر
واقعا بعد پنج سال زندگی فهمیدم که برای زن هیچ چیز واجب‌تر از یادگیری هنری یا راه اندازی کاری یا ادامه تحصیل نیس
وقتی نری دنبالش
سرزنش میکنن دست کم می‌گیرنت
افسوس میخوری بعدها که چرا نرفتی
چرا تنبلی کردی
چرا دنبال موفقیت و سرنوشتت نرفتی
کی گفته کار زن تنها پختن شستن بردن آوردن
تروخشک کردن بچه
چشم انتظاری که کی شوهر بیاد
هست
باور کنید خیلی وقته حتی یک زنگ نزده در طول روز که حالمو بپرسه دیده حالم بد بوده
نمبگم دوسم نداره .....اما ما زنها خودمون ارزش خودمون رو تعیین میکنیم
چرا برای خودمون برنامه هدف زندگی نداشته باشیم
همسرمن هرماه می‌ره باشگاه
چون پول تو دست اونه اما قطعا اگه بگم به من بده برم میگه الان ندارم واجب نیس
کاری ندارم
خیلی وقته دیگه مهم نیس بعضی چیزا
بجز پسرم
بجز اینده خودم
همسرمم دوست دارم اما یادگرفتم خودمو فدا نکنم خودمو ببرم بالا
امیدوارم بدرد همجنس های خودم بخوره
هرکس همسرش راضیه و خودش مشکل نداره از حاش بلندشه تنبلی، نمیتونم،بذار کنار
من حتی پول پس انداز مخفی داشتم کلاس رو ثبتنام‌کردم بقیشم قرض کردم از مادرم
اما کوتاه نمیام که برگرده بگه تو چی میفهمی
وقتی مدام آویزون مردامون باشیم بخدا فراری میشن ..باید وزن خودمونو ببریم بالا تو‌زندگی ...باید یک چیزی داشته باشیم که اونا افتخارکنن بچه هامون افتخارکنن ..همسرامون ازدست دادن مارو بترسن
اونا نگران ما بشن پیگیر مابشن
چرا همیشه ما
تمام گذشت ها از ماست
ده سال دیگه میبینیم صورتامون چین چروک بسته افسرده بی حال چاق
دیگه شوهر محلمونم نمی‌ده
نگین عشق که دیگه الان بااین وضعیت جامعه خیلی چیزا داره فرق می‌کنه
من دیروز یکی از دوستانم رو که رفته بود سر یک کار بدرد نخور که خرجی بیاره. و هنر آرایشگری خودشو گذاشته بود کنار و افسرده شده بود رو با صحبت کاری کردم که برگشت به روال عادی و قرارع بره کلاسهای آرایشگری و به خودش برسه
