2752
2734
عنوان

شوهرم و بردارم دختر بردن

| مشاهده متن کامل بحث + 2002 بازدید | 54 پست
از غروب رفتن بیرون رفت که مشروب بخوره دلم شور میزد زنگ زدم دیدم ج نمیده دوباره داداشم ج داد گفتم تو ...

خببب💔💔💔💔💔

درخواست دوستی 🚫  گفتند ایام جوانی چه قشنگ است! غم هاو شب و شاپرکش قسمت ما شد...

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

بچه هاتم متوجه دعواتون شدن

چند سالشونه دلم برای بچه هات بیش تر سوخت😔

سعی میکنم اگر نظرو راهنمایی که میکنم اول کل تایپیک رو بخونم وطبق شرایط استاتربعدا نظر بدم پس ممنون میشم اگر نظری تو تاپیکم دادین کل تاپیکارو بخونید و ازشرایطم آگاه باشیدبعدا نظر بدین اینجوری همو با حرفامون اذیت نمیکنیم🌺🪻🌺🌷

همش داشت دروغ می‌گفت داداشم جواب نمی‌داد زنگ زدم زنش گفتم چی شده صدا شنیدم بعد چند ساعت زن داداشم زنگ زد که اره اینا با دوست دختر یکی از بچه ها نشستن مشروب خوردن حال دختره بد شده آوردنش خونه ما میگه داداشت گفته واسه اینکه بهش دست نزنند اوردمش خونه اما من انقد خودمو زدم صورتم یهو کج شد 😭😭شوهرم اومد انقد داد زدم همسایه ها شنیدن صدامو اون زد تو دهنم دهنمو فشار داد مشروب زیاد خورده بود ترسیدم ازش گردنمو فشار میداد بچم داد میزد و جیغ میکشید

مردی ک حرمت برادر زنش رو نگه نداره باهاش بره مشروب خوری کلا کنسله . حالا فک کن تو اون جمع دخترم باشه . داداشه چه بی غیرته ‌ک اجازه این کار رو ب دامادش میده 

ترکیب رنگ مو خواستی تاپیک رنگ مو رو ببین و سوال کن
دماغم پر خون شد فقط دویدم تو اتاق پشت در نشستم که نتونه بیاد تو زنگ زدم خواهرم گفتم بیا منو داره میک ...

خیلی برات ناراحت شدم به خصوص بچه طفل معصومت

این مشروب خوردن باعث این همه کج رفتنشون شده کاش بتونی ترکش بدی شوهرتو

درخواست دوستی 🚫  گفتند ایام جوانی چه قشنگ است! غم هاو شب و شاپرکش قسمت ما شد...

خواهرم زنگ زد پلیس اومد اما من گفتم چیزی نشده از ترس پلیس ولم کرد که برم گفت رفتی دیگه برنگرد و من با این صورت بدون هزار تومن پول اومدم خونه خواهرم با دوتا بچه بچه من دیگه امیدی ب زندگی ندارم این قلبم انگار داره کنده میشه فقط شما رو دارم دلم میخواد صبح بیدار نشم از خواب تو این یکماه زندگیم ب این وضعیت افتاد که می‌بینید. تو تاپیک هام هست فقط میشه ی چی بگین من دلم آروم بگیره نمیدونم از غصه داداشم بمیرم یا شوهرم یا بچه هام یا خونه ای که قرار بود بخریم یا کاری که تازه باهم واسش زحمت کشیده بودیم یا صورت کج شدم 

دماغم پر خون شد فقط دویدم تو اتاق پشت در نشستم که نتونه بیاد تو زنگ زدم خواهرم گفتم بیا منو داره میک ...

دماغتو تمیز کن وبچه رو آرومکن

من بچه که بوم مامانو بابام که دعوا میکردن چ اشوب واضطرابی بهم وارد میشد میمردم وزنده میشدم😔😔😔😔

تورو خدا جلو بچه هاتوندعوا نکنید

توروخدا بچه تو آروم کن وبهش اطمینان بده چیزی نیست

سعی میکنم اگر نظرو راهنمایی که میکنم اول کل تایپیک رو بخونم وطبق شرایط استاتربعدا نظر بدم پس ممنون میشم اگر نظری تو تاپیکم دادین کل تاپیکارو بخونید و ازشرایطم آگاه باشیدبعدا نظر بدین اینجوری همو با حرفامون اذیت نمیکنیم🌺🪻🌺🌷
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687