2733
2771

بچه ها من تازه عروسم و تو یه ساختمونم با مادرشوهرم و تو این مدت کم از دست مادرش و خانوادش هر دقیقه داستان داریم و مشکلات برادر شوهر و جاری هم ما  باید به دوش بکشیم هر چی هم به شوهرم میگم گوش نمی‌ده مثلا برادر شوهرم اعتیاد داره به تریاک و هر چی کار می‌کنه می‌کشه با این حال برای اونا هم همه چی میخرره ولی جاریم هر دقیقه میاد که اجاره خونه رو نداشته بده و شما این ماه رو بدین و شوهرم میده یا فلان چیز رو نداریم شوهرم میخره فرداش براشون و میبینم جاریم دوتا دوتا مانتو لباس هم برای خودش چند چند دست میگیره و هم برای بچه هاش و طلا میخره و آویزون میکنه و فقط به با که میرسه شروع می‌کنه مظلوم نمایی جلو مادرشوهرم و شوهرم اینجوری میکنن که بگن ندارن یعنی هر روز جاریم بلند میشه میاد خونه ما ناله کردن واقعا خستم کرده اینا به کنار بچه هاشو هر جا می‌ره میاره می‌زاره خونه مادرشوهرم و بعضی وقتا که اون نیست میاد می‌زاره تو راه رو می‌ره زنگ میزنه بچه هارو نگه دار ماشالا آنقدر هم شیطون هستن میبینم رخت خواب رو ریختن زمین یا کتری رو گاز بود کم مونده بود بریزه روشون یا میرن تو اتاق خواب به همه چی دست میزنن و بهم میریزن و یه جا بند نیستن به شوهرم میگم که بهشون بگو من از این وضعیت خسته شدم  میگه من عموشونم و بچه های برادرمن و به تو مربوط نیست با اینکه تمام سختیش برای من میمونه  واقعا نمی‌دونم چیکار کنم راهنمایی کنید

شوهرتودیگ نمیشه جعمش کردخودشووقف اوناکرده،ولخرجی کن هرچی پول داره خرج کن یا بده به طلاتاپولش اضافه نمونه

بگذار بگویند و بگویند و بگویند.. بگذار بِبُرند و بدوزند و بپوشند.. تو بخند، گوش بده، خیره بمان، هیچ مگو..

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

یه جاری داشتم اینطوری بود. برادرشوهرم هم معتاد بود. کم کم زنش هم معتاد شد. زنه خیلی ولخرج بود. زن زندگی نبود. یه بچه داشتن. بعد از چند سال طلاق گرفتن. بعد چند سال هم بچشون خودکشی کرد و مادره هم خودکشی کرد. 

اینم عاقبتشون. 

جاریم خیلی پشت سرم حرف می‌زد. من کاری به کارش نداشتم. ما شهر دیگه بودیم. اونها همیشه می اومدن خونه ما مسافرت. من که خسته شده بودم. 

بیا اینم عاقبتش.  آدم نباید مزاحم مردم باشه. 

یه جاری داشتم اینطوری بود. برادرشوهرم هم معتاد بود. کم کم زنش هم معتاد شد. زنه خیلی ولخرج بود. زن زن ...

این هر روز میاد خونه ما میشینه میگه می‌خوام جدا شم بچه هارو میزارم پیش عموشون بزرگ کنید یعنی شوهرم 🤦🏻‍♀️

دقیقا تمام مشکلاتت برمیگرده به شوهرت🫤بگو باشه عموشونی بمون خونه ازشون مراقبت کن من که عموشون نیستم میخوام برم خونه مامانم

مسائل مالیت به کنار ولی مسئولیت بچه ی کس دیگه رو قبول نکن اگه چیزیشون بشه باید هزارجور جواب پس بدی

خونتونو عوض کنید ازشون دور شید ، در اتاقو قفل کن بگو دست نزنن به وسایل و یا آشپرخونه نیان ‌ 

بیوتی تراپیست هستم در کرج 🥰. قیمتام خیلی مناسبه و موادم بهترین برند و باکیفیت. میکروبلینگ ابرو ، میکروپیگمینتیشن بن مژه و خط چشم ، شیدینگ لب رژ لب دائم انجام میدم .از تاتوی قدیمی و بدرنگ و پخش شده ات خسته شدی ؟! برات ریموو میکنم . انواع بافت مو ، انواع کوتاهی موی سر ، رنگ و لایت مو ، کاشت مژه ، کاشت ناخن ، کراتین و احیا ، پاکسازی پوست و فیشیال انجام میدم . پیج اینستای کاریم : @zahrabeautykaraj
دقیقا تمام مشکلاتت برمیگرده به شوهرت🫤بگو باشه عموشونی بمون خونه ازشون مراقبت کن من که عموشون نیستم ...

دقیقا من کسی رو ندارم اینا از روز اول سو استفاده کردن که هیچ کس رو ندارم بابا قهر کنه جایی رو ندارن بره و زبونش کوتاست و هی باید تحمل کنم

متاسفم ولی این مشکل به این راحتی ها قابلحل نیست

من اینو نزدیک‌۱۵ سال کشیدم‌تا این که خود شوهرم‌متوجه شد

سالهای اول زندگی‌ رو‌به کاممون زهر کرد به خاطر اونا

تا خودش متوجه نشه کاری از دستت نمیاد

چون اولویت زندگیش نیستی

خونتونو عوض کنید ازشون دور شید ، در اتاقو قفل کن بگو دست نزنن به وسایل و یا آشپرخونه نیان ‌&nbs ...

مادرش نشسته خونه ما بچه هه همه جا رو زیر و رو می‌کنه نمیگه بچه من بشین تازه من خیلی جدی به بچش میگم بشین و دست نزن مادره بدشم میاد و شروع می‌کنه جلو مادرشوهرم و شوهرم گریه زاری

2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2762
2773
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
توسط   bharm  |  3 ساعت پیش