یه دوستی دارم دوسال از من کوچیکتره و اینا،،بعد واقعا بچه‌خوبیه خیلی خوبه خانومه،،منتهی هروقت میگم بریم بیرون یا بریم سفر یا مثلا بیا فلان کارو بکنیم نه میاره،همش میگه نه،،بعد با یکی از دوستانش بحثی داشتن و خیلی اوضاع پیچیده شده بود،بهش گقتم بیابریم سفر و مامانتم که اوکی داده و اینا،،گفت نه سر همین بحثی با فلانی داشتم میگه دیگه با دوستات هیچ جا نروو،منم بهم برخورد بهش گفتم دستت درد نکنه یعنی مارو با فلانی یکی میبینی,, درکل دوستش دارما ولی اون اصلا انگار توی زندگی من نیست،،مثلا من کادو تولد بهش دادم بهش تبریک گفتم روز تولدش کنارش بودم،،ولی اون کلا یه تبریک خشک و خالی گفت و تموم و همه بهونشم این بود که اره بحث شده و اینا ،،
از طرفی همسرم شده عین یخ،،حیف یخ،،اصلا نمیفهمم چه مرگشه نه سلام میکنه نه حرف میزنه نه خداحافظی میکنه نه وقتی پریودم امروز دارم از درد میپیچم هیچی نمیگه نمیپرسه هیچی،پریروز که ازش خیلی ناراحت بودم واسه این رفتاراش نفرینش کردم
کلا آدما هم اکثراً نمیدونم چرا یهویی بیشعور شدن یهوویی سمی شدن،،مافیا آنلاین بازی میکردم این دوهفته عیدی از بس فحش ناموسی میدادن حذفش کردم و همش توی سرم میچرخه این داستانا اصلا نمیتونم هیچیو هضم کنم و تصمیم بگیرم که مثلا چه غلطی بکنم
