ما تو یه ساختمانیم
ب محض اینکه بریم سفر یکی دو شب نباشیم ماشینمون نباشه پدر شوهرم از فردا صبحش زنگ میزنه
منم صبح ها سایلنته همیشه گوشیم
چون سردرد میشم با صدای زنگ بیدار بشم
تو عید یه هفته سفر بودیم هر روز خدا زنگ زد و من مشغول کار بودم و ندیدم تماساشو و هروز بعد دیدن میس کالش زنگ زدم بهش
با شوهرم دعوامون شد
شوهرم گفت چرا گوشیت سایلنت در نمیاری ک وقتی بابام زنگ میزنه متوجه شی
من گفتم هروز خدا داره زنگ میزنه حالمو میپرسه دیگ
نگران چی بشن خودش میدونه ک بعد تماسش من تماس میگیرم حتما
شوهرمم گفت حتما دوستت داره ک زنگ میزنتت
بیشتر برای اینک ببینه کی میایم زنگ میزنه ببینه کجاییم
ببخشید طولانی شد
هرجججا ک بریم زنگ میزنه
قبلا مادرشوهرمم زنگ میزد ولی بهش گفتم ک زنگ نزن
باعث میشی تصادف کنیم انقد ک هر ساعت زنگ میزنی دیگ اصلا نمیزنه
اونروزم ب پدرشوهرم گفتم بابا انقد ک زنگ میزنی و من ندیدم ک تماس گرفتی میس کال افتاده، با فلانی(شوهرم) بحثمون شد
نمیدونم چجوری یکار کنیم یا چی بگم دیگ زنگ نزنن انقد.
بقران ک بابا خودم انقد زنگ نمیزنه بهم
احترام حریم خصوصیمونو نگه میداره تازه عروس دامادیم و اینک خونه بابام اینا یه شهر دیگن اگ قرار ب دلتنگی باشه بابای من ک بیشتر باید دلتنگم بشه
راهماییم کنید لطفا