ماشین دوستمو درست کردم... بیاین بگم چیشد!

تازه فکن بخدا اونجا وسط وسط بیابون بود  برگشتنی ک ماشینش داعون شد  یجوری برخورد کرد انگار مثلا بزور داره منو میاره دم خونمون  تا  دم خونه ب کلامم حرف نزد باهام   و‌اخمالو نشیت و از خود مچکرر!    بهش  امروز گفتم این دستی زهرمارو درست کن اخرش جوونتو میدی پاش 

من هرشب بخاطر بارداریم صدقع میدم بخدا عکس بدی ببینی نمیدونم  چرا عادتم شده! کمم ن ها نیت کردم ی خانواده هس کمکشون کنم سر همین هرشب  ۱۰ ت میزارم گفتم تا اهر بارداریم  خونریزی نکنم بچه سلامت باشه!   پول دوا درمون ندم   ک شکرخدا  تا الان خوب پیش رفته و حتی هزارتومن خرج خودم و‌ بچه نکردم  و این صدقه ها منو خیلی نگه داشته شکرخداا     ولی  دیروز حالم خیلی خراب  شد    رونام قفل کرد!  درد کمر شدید   درد شکم و‌صفت شدن شکم گفتم اگر بچم چیزیش شده باشم خودمم خودکشی کنم بمیرم در این حد ک شب  سونو کردم شکرخدا خوب  بود همه چیز