2733
2734
عنوان

تاپیکای دست بزن و کتک و ک میبینم اینقدر عصبی میشم

| مشاهده متن کامل بحث + 293 بازدید | 64 پست
من اولا تووبحثهای خانوادگی تو اینستا خیلی شرکت میکنم بدای همین میان تو دایرکتومشکلشونو خانمها بعضا ا ...

 گفتم باشه شما اول باید. قدی بشی باید عزت نفس خودتو قوی کنی بتونی خودتو  درست نشون بدی . و روش کار وردم به طوری که تونست جوابگوی موارد کوچیکی که تو دوره نامزدی داشتن بر بیاد برج ۱۱ ازدواج کردن عکسهای عروسیشونو ارسال کرد  عید شد هیچ تبریکی به پن نگفت عید اولم بودد که خانمم و نداشتم ازطلاع داشت خیلی بهم برخورد خیلی زحمتشو کشیده بودمومجانی .و روز ۲۵ اردیبهشت بود چون این روز برام خاصه که یادم مونده والا انقدر دقیق نیستم پیام داد اقا شهراموسلام مهدی با دختره تماس گرفته من الان به فکر خود کشیم . 

نوشتم سلام عید تونومبارک ابدا تو زندگیم عادت ندارم طعنه بزنم یا حرف نمیزنم یا رک میگم نوشت عید شماهم مبارک ببخشید وطیفه من بود گرفتار بودم نوشته بود به دختره میام دادموکه خجالت نمیکشی پا تو زندگی ادمومتاهل میگذاری  این خانم چهاردخط رکیک ترین فحشها رو داده نوشتم اسکرین گفت نه نمیتونم بفرستم خیلی حرفهای بدی زده نوشتم اسکرین باز نوشت نخواه ازم  بار سوم نوشتم اسکرین والا قطع میکنم فرستاد خیلی حرفهای زشتی زده بود این خانم روی پوست صورتش یه حالتهای چروک داشت که وقتی ارایش میکرد صورتش خوب نیشد تو اون چهار خط به این موضوع اشاره کرده بود دختره گفته بوددبهش پیرزن خیلی بهم ریخته بود برای همین اسکرین نمیفرستاد نوشتم تا مهدی بیاد همین الان برو دفتر فنی بده چندتا پرینت از این پیام بگیرن داشته باشی فردا اگر گوشیت بسوزه این مدرکه برات 

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



نوشتم سلام عید تونومبارک ابدا تو زندگیم عادت ندارم طعنه بزنم یا حرف نمیزنم یا رک میگم نوشت عید شماهم ...

رفت و تماس گرفت ۱۰ تا پرینت گرفت گفتم امشب بهترین شامی که مهدی دوست داره براش درست کن میزو بچین به بهترین وجه. شوهرش میدونستم ساعت ۹ شب میاد نوشتم وقتیدامد با روی خوش برو استقبالش کیف وکتش بگیر بگو تا حاضر شی شام و خاصرهدبیا سدمیز وقتی اند با لبخند از امروز بپرس از  کارش واینها بعد که رفت جلوی تلویزیوون نشست چایی و میوه بیاربرای خودش وخودت میل کنه تو هن چاییتو بخور بکو مهدی راستی امروز یه پیامی برایدمن اومده میخواستم نشونت بدم‌پرینت کاغدی رو بهش نشون بده وقتی خوند بگو من اومدم زندگی کنم باهات من حوصله  و تحمل این ادمها رو ندارم اگه میخواهی تو زندگیمون از اینوادمها بیاری من صبح چمدونم و ببندم برم خونه بابام شهر محل کار شوهرش با شهر هردوشو ن دو ساعت فاصله است نوشتم بگو من چمدونم اماده است لباسهامو وسایلمو بریزم برم ابن خونه و اون خانوم و شما هم بمونید زندگی کنید هر کاری دلتون میخواد بکنید 

رفت و تماس گرفت ۱۰ تا پرینت گرفت گفتم امشب بهترین شامی که مهدی دوست داره براش درست کن میزو بچین به ب ...

جواب داد نه امکان داره بگه خوش اومدی گفتم اگه گفت تو بهومن هرچی میخواهی بگو اگره هم نه هرکاری دلت خواست بکن گفت باشه گرفتم خوابیدم صبح پیام داد که نهدی تا ۳صبح اشک میریخت به پام افتاده بود پیام داد به دختره تو غلط کردی به زن من نوهین کردی من انقدراین پیام و خوندم عین پیامشو براتون مینویسم تو پیام بعدی این خانم نوشت اقل شهرام وقتی که تونستم جواب مهدی رو بدم و مسیلهمو حل کنم به خودکشی دیشب خودم خندم میگیره عین کامنتش  رو نوشتم در جواب ندشتم سلام سلامی به بهانه اخرین خداحافظی . 

2731
جواب داد نه امکان داره بگه خوش اومدی گفتم اگه گفت تو بهومن هرچی میخواهی بگو اگره هم نه هرکاری دلت خو ...

تا به امروز بعد چهار روز پیام داد اقا شهرامدسلام ببخشید ما همون روز باومهدی رفتیم شهرمون پنونبودم دیدم شما اینجور گفتین نه تورو خدا اینوحرفو نزنین این گوشب مخفیش بود کهدفقط بامن صحبت میکرد جایی باخودش نمیبرد . دوساعت بعد تماس گرفت نوشت اقادشهرام اگه هستین جواب بدین  بارسوم دوساعت بعد نوشت اقا شهرام دو ساعت بعد نوشت اقادشهرامکمن بعد خدادشما رو دارم همیشه حامی من بودین . بازم جواب ندادم تاوالان .من از کارم پشیمون میستم اون کار کارنامه من بود من علاقه دادم کمک کنم ولی  ادم به چیزی داره بنام شان ومنزلت اگه من خودمو دوست نداشته باشم که نمیتونم همنوع خودم رو گمک گنم والا خدا شاهده اصلا مهم نیست این بود داستانی که میخواستم بگم له خدا ادعایی هم ندارم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز