2752
2734

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

برای بیش فعال های امثال ما همیشه الکی درگیره 

بخاطر اینکه میخواد درگیر باشع

 دخالت کردن توی زندگی دیگران و قضاوت کردنشون کار انسان های بی ملاحظه و بی فرهنگه...چه تو مسائل بچه آوردن باشه چه ازدواج چه شغل چه هر چی...انسان های عاقل فرهنگ سازی می‌کنند،تبلیغ می‌کنند،آگاه سازی می‌کنند!زندگی شخصی با زندگی اجتماعی فرق میکنه...زندگی شخصی چیزیه که بین خودت و خانوادته و زندکی اجتماعی چیزیه که تو برای جامعه به اشتراک میذاری.پس انقدر نگید به خودم مربوطه به خودم مربوطه حتی طرز صحبت کردن شما توی خیابون به بقیه مربوطه...فقط انسان های بی تمدن جامعه رو برای خودشون میدونن یه انسان متمدن آرامش جامعه رو بهم نمیریزه.ریشه فلسفه اعتقادات از چهارچوب ها گرفته میشه یا حتی میشه به پوشش تشبیهش کرد...و یک انسان بی لباس عریان خطاب میشه نه پوشش متفاوت.کسی که به بد دهنی اعتقاد داره اعتقاد نیست بی اعتقادیه.پس هر اعتقادی قابل احترامه ولی بی اعتقادی ارزشی نداره پس پایبندی به بی اعتقادی طنزی بیش نیست.انتقادپذیر بودن خوبه ولی انتقاد یه انسان عاقل و بالغ رو می‌پذیرم.به نظر و رفتار انسان ها نگاه نکن نصفشون دلیل کارهاشون رو نمیدونن اگر میخوای راه درست رو بری دنبال حقیقت برو.

شوهره مدرسگم ک یک هفتس من قهرم چه درکی تشریف داره ک خبری ازش نیست

زندگی نامه ای من تا ابد..... من در تاریخ 01/07/1402 بدترین اتفاق زندگیم رخ داد خیلی برای اتفاق وحشتناکی ک برام افتاد ب دستو دامن ۱۴معصوم ۵تن خدا و... افتادم ولی قطع امیدم کردن من ب حدی تلاش کردم ک این مشکلم حل بشه ک با موی سرم سفید و استخوان تنم آب شد ولی حل نشد هیچ بدترم شد           من در تاریخ07/01/1403 تصمیم گرفتم دکیه برای این قضیه و مشکلم تلاشی نکنم تصمیم گرقتم خودشکی نکنم ولی تا اخر عمرم با خنده خداحافظی کنم تصمیم گرفتم برای همیشه این دردمو بزارم یه گوشه از قلبمو باهاش سر کنم تا زمانی که موعده مرگم برسه لطفا ن کسی دعا کنه مشکلم حل بشه نه دلداریم بده.... من مثل یک مریض سرطان خون قطع امیدم.... سلام روزای پر از درد تاریخ این امضا هفتم فرودین هزارو چهارصدو سه  

پدرم

نمیدونم اون پرستارای نامرد دستش رو توی آی سی یو باز کردن یا نه

الان حالش چطوره

بهش غذا میدن

جا به جاش میکنن که زخم بسترش بیشتر نشه 

الان حس و حالش چطوره 

بازم داره بی صدا اشک میریزه😭😭😭😭😭

این روزا حس مرگ رو دارم انگار زنده نیستم زندگی نمیکنم

پدرم نمیدونم اون پرستارای نامرد دستش رو توی آی سی یو باز کردن یا نه الان حالش چطوره بهش غذا میدن ...

وااای چقدر سخته عزیزم ایشالا ب حق همین شبها زودتر از بیمارستان بیان بیرون 

امشب پسرم 4سالشه میگفت اقاهه اومده اینجا(خونمون) شوهرمم میگه بچه چی میگه!!!! البته زیاد گیر نداد ولی حالش گرفته شد من موندم ک چجوری بهش بفهمونم بچه ی حرفی زده 

💜تواستعاره ای هستی از تمام حس های خوب دنیا💜💞💞💞💞💞💞
من خابیدم بیدارشدم دیگه شماخوابوبزارین واسه فرداشب

فکر لامصب نمیزاره بحابیم ینی من ۳ماه هست از زمین و زمان داره برام میباره 

انرژی منفی نیستم ولی همش میگم تموم شد ولی نمیشه نمیدونم چرا 


2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز