اگه مادرشوهرتون بچتونو ببره بیرون بدون اجازه....

بله

ولی در کل پدرشوهر مادرشوهر یا مامان و بابام اشکال نداره بهشون اعتماد دارم اما کسی دیگه باشه نه

چندین بار جاریم گفت بذارش پیشم نذاشتم خوشم نمیاد

من به هیچ عنوان اجازه نمیدم 

خودشون میدونن حساسم، حتی تنهایی طبقه پایین که خونشونه نمیزارم چه برسه ببره کلا بیرون

خودشون حساب کار دستشون اومده، چند بار صابونم به تنشون مالیده شده😂

یبار پدرشوهرم زد زیر بغل گفت، شوهرت اومده دنبالم، میبرم بچتو، برگشتنی میزاره رو صندلی شاگرد کمربندم میبنده و برش میگردونه، 

بچم 1سالشم نشده هنوز 11 ماهشه، 

من سریع از دستش گرفتم گفتم نه  تروخدا من تپش قلب میگیرم نمیتونم، این هنوز کوچیکه برگشتنی تک و تنها نمیتونه بشینه یه جا، اصلا جایی بدون خودم نمیتونم بزارم شرمندتونم

فقط بگو مامان بهم بگو یه وقت فکر نکنم گم شده

من ناراحت میشم 

چه مادرم چه مادرشوهرم نباید بدون اجازه من بچمو جایی ببرن

نمیدونم رفیق ولی به نظرم اونام مثل پدر مادرن

اما بچم بزرگ بشه بهش یاد میدم جایی خواستی بری به من بگو در جریان باشم

ولی حق طبیعیشه از پدربزرگ مادربزرگشم بهره مند بشه

تازه اونم همسایه، من به هیچچچچچچ عنوان نمیزارم ببرنش در و همسایه یا هسیت و جلسه و... 

خودمم نمیبرمش چشم میخوره، اینقدر بچتونو تو شلوغ پلوغی نبرید، چشم زخم خیلی تاثیر گذاره ها

البته خداروشکر خانواده شوهرم کوچ کردن یه شهر دیگه ماهی یکبار میان طبقه ی خودشون(ما بالاشونیم) 

راحت شدم از دستشون

الانم میترسن ازم

ینی عمدا یه جوری بردش که شما متوجه نشی؟

ببین مادرشوهر من از این کارا میکنه، یه وقتایی هم شاید ناراحت بشم، اما تهشو که میبینم میفهمم واقعا نیت بدی نداشته

مثلا اگه دیدم یواشکی بچمو برده، بخاطر این بوده که فکر کرده من خوابم، خواسته که بچه رو سرگرم کنه که من راحت بتونم استراحت کنم

ببینید

مالک بچه بعد خدا، پدر مادرشن

ن

دیگ پدر بزرگ و مادر بزرگ و عمو و خاله و... هیچ کدوم حق ندارن همچین کاری کنن، اونم بی اجازه، حتی ملدر میتونه کلا اجازه نده، من نمیزارم برادرشوهرم ببرتش بیرون، با اینکه گفت محکم بغلم میگیرمش، من ندادم گفتم شرمنده اگر منم میبرید، باشه وگرنه من دلم شور میزنه اضطراب جدایی دارم نمیتونم. 

دیگه هر کی دوس داره بچه خودشو ببره اینور اونور. بچه ی من مالکش منم، هرچیش بشه من بدبخت میشم و نگران