به خاطر خیانتی که در گذشته بهم شده دیگه نمیتونم به هیچ مردی اعتماد کنم
همش میترسم دوباره بهم خیانت بشه یا منو ول کنه
با خودم که فکر میکنم میبینم دلیلی برای اینکه کسی بامن بمونه نیست هیچی نیستم
شوهرت خیانت کرد یا دووست پسرت؟
من هم درد خیانتو کشیدم ولی همه که مثل هم نیستن مرد خوب هم پیدا میشه عزیزم
طبیعیه که ادم بعد از این اتفاق اعتماد به نفسشو از دست میده ولی تو هیچ ایرادی نداشتی که بهت خیانت شده اون کسی که بهت خیانت کرده مریض بوده
چرا انقد به ترستون بها میدید؟
اینجوری فقط عمر و فرصتهاتونو از دست میدید.
حکایت شما،حکایت کسیه که از هواپیما میترسه،
تنها راه رسیدن به مقصدش هم هواپیماست.
اگه به ترسش بها بده باید قید رسیدن به مقصدو بزنه،
ولی اگه به هدف‌و مقصدش اهمیت بده،
سوارمیشه و به مقصد میرسه،ترسشم میریزه
واقعا که متاسفم چرامیگی هیچی نیستم ؟؟؟، مردا خودش چ عنین مثلا؟؟؟؟
آخ که اگه من جات بودم وشرایط مستقل وتنها زندگی کردن وداشتم هیچ وقت تاکید میکنم هیچ وووووقت ازدواج نمیکردم تنهایی شرف داره به ازدواج غلط اونم تویی که چشمت بد ترسیده از همسر سابقش عزیزم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
25 ثانیه پیش
25 ثانیه پیش
26 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
