2737
2734

چه چیزهایی بع عنوان مثل میگن در مواقع مختلف؟

من که باجون خون پوستم میفهمممثالها رو شما هم اگر دلتون میخولد بفرمایید

السلام علیک یا اباعبدالله س💚

بگم تعلیق میشم😬😬😬😬

درخواست دوستی قبول نمیکنم حتی شما دوست عزیز🙂 اگه تو تاپیک ها یک دفعه غیب شدم جواب ندادم ناراحت نشین بچه کوچیک دارم احتمالا یه گندی زده 😅وقتی‌توتاپیکها‌مخالف‌هستین‌وتوهین‌کردیدوجواب‌ندادم‌فکرنکنیدکم‌اوردم😏خیر بنده برای شخصیت خودم‌ارزش قائلم و با بحث بایک ادم بیشخصیت شخصیت خودم رو پایین نمیارم  🪻اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🪻


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خدابیامرزه طلب مغفرت میکنم برای مادزان اسمانی مادرخودمم اسمانی اند ببخشید درباره مادر تاپیک زدم حالا هرچه میخواهد دلت بفرمایید بگید

السلام علیک یا اباعبدالله س💚
2731

عین عمه ات هستی 😁😁😁😁

 بله  پروفایل خودمم        اسم کاربری من اسم یه تناقض هست که اسمش رو از فیلسوف فرانسوی آقای ژان بوریدان گرفته.به موقعیتی میگن که فرد بین دو انتخاب عقلانی یا عقلایی گیر میکنه و غالبا انقده بین انتخاب ها تعلل میکنه که هر دو فرصت از دست میره . همه ما توی زندگی بارها توی این موقعیت بوده ایم و تجربه اش کرده ایم. 

مادرم میگفت آدم بدبخت هیچ وقت خوشبخت نمیشه راستم میگفت واقعا 

خداوندا به من آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمیتوانم تغییر دهم و به من قدرتی عطا فرما تا تغییر دهم آنچه را که می‌توانم و دانشی ده که فرق این دو را با هم بدانم 
2740

اولین مثال و پدر منم می‌گفت 😆😄

روزی داریوش بزرگ دستور داد تا همه یونانیان حاضر در کاخ را به حضور او بیاورند...سپس از آنان پرسید به چه بهایی حاضرند جسد پدر خود را پس از مرگ بخورند؟ یونانیان پاسخ دادند که به هیچ قیمتی حاضر به انجام چنین کاری نیستند. داریوش سپس دستور داد هندیان موسوم به گالاتی که والدین خود را پس از مرگ میخوردند به پیشگاه بیاورند!سپس در برابر یونانیان از ایشان پرسید به چه قیمتی حاضرند جسد پدر مرده خود را روی تلی از هیزم گذاشته و بسوزانند. هندیان فریاد بلندی کشیدند و از شاه خواهش کردند که چنین سخنان کفرآمیزی را نگوید...حس میکنم که داریوش حجت را بر صاحبان هر عقیده‌ای تمام کرد. این داستان نشان میدهد که عقاید هرکس فقط از نظر خودش بی‌عیب است و اگر کسی گمان کند عقیده دیگران نادرست است حق ندارد عقیده خودش را به زور به آنها تحمیل کند.به نقل از تاریخ هرودوت؛ کتاب دوم؛ صفحه ۳۷
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز