تو يكي از پستامم هست
قبلا يه روز دير اومدم خونه ديدم در خونه رو قفل كرده ميگه برو همون جايي كه بودي برو
هر كاري كردم باز نكرد تا اينكه به همسايه پايينيمون گفتم بياد باز كنه كه حالا باز كرد
اما بعدش مي گفت كه بيا طلاق بگيريم
زني كه به حرفم گوش نميكنه و هر جا بخواد ميره نميخوام
نميدونم والا
ميگه زنم ميخوادد به همه حرفام گوش كنه بگه چشم
ميگم چشم ولي باز انگار يع جاي كار ميلنگه
نميدونم كجا