یه زمانی خیلی گرم بودم ولی از بعد خیانت دوست ندارم باهاش رابطه داشته باشم .اگه خیانت کنه برام مهم نیست بهشم گفتم ولی خودش نمیخواد .همشم منو مجبور به کاری که دوست ندارم میکنه مثلا آرایش کن اینو بپوش .شبام جامو جدا میکنم ولی باز میاد از طرفی حوصله دعوا و طلاق ندارم از یک طرف بغلم میکنه عصبی میشم میخوام بکوبم تو سرش. از نظر رابطه هم مشکل دارم واسم دردناکه. همیشه هم قرص میخوره و طولانی میشه بعضی لوقات به سرم میزنه یکیو پیدا کنم بهش نخ بده بلکم دست از سرم ورداره میدونم کارم اشتباهه ولی هر چقدر سعی میکنم بیخیال باشم نمیشه