به بهونه دیدن میگیرن ازت کاش بهتر جواب میدادی وقتی همسرت زنگ زد که دمه عروسیت دلخوری پش نیاد
شما رسم ندارین اونا دارن
چرا ب رسم شما عمل کنن چرا برعکس نباشه؟
ندیده بازی درنیار زشته
مال مام دست خانواده شوهر میشه تا زمانی ک بیارن برامون
من که اقدر گیجم و زبون بسته که این چیزا رو همه رو قبول می کردم بدون حرف و اعتراض
ولی خوشم میاد تو حالیته که چی به چیه
نهایتشم اگه مجبورشدی ببری هیچی نگو بهشون...بگو برامن اصلا مهم نیست پیش من باشه یا شما...
تازه اینجوری مسئولیت روهم از دوش من برداشتین
خوشبخالت چ حوصله داری
وقتی از الان داری ب اتفاقات سه ماه اینده فک میکنی کلات پس معرکه است
پس باید ب اونام حق بدی بهر حال شما از جیب خودت ک طلا رو نخریدی
استارتر دخترقشنگم سر این چیزا بیخودی اوقات تلخی نکن
چه اهمیتی داره دست شما باشه یا مادر همسرت
به خواهرش نده ولی بزار پیش مادرش باشه
عروسی من دو بار عقب افتاده خانم بخاطر مرگ و میر اقوام شوهرم
من چنین ریسکی نمیکنم شما چه میدونی از زندگی من.
شما مگه خواهرشوهر منو میشناسی.
تو برو طلاهاتو بده دست خواهرشوهرت برات نگه داره
من 4 ساله عقد هستم اگه میخاستم کاری کنم میکردم.
والا ما چندتا خواهریم هیچکدوممون نه تو خرید طلا و لباس و جهیزیه و هییییبچی نه دخالتی کردیم نه واسمون مهم بود نه حتی حرفی میزدیم چون اصلا به ما ربطی نداره هرچی هست وایه عروسو داماده مارو سننه چیش به ما میماسه
ما خیلی زرنگ بودیم به قروفر خودمون میرسیدیم
آخرش که اونا باید بدی پس خودتو سبک نکن نذار دلخوری درست بشه فاکتور طلا ها پیش خودت باشه و همینطور یه شاهدی که تو این مقدار طلا تحویل اونا دادی تا شب عروسی بدون کم و کسر بیارن واست
