یه چیز دیگه توی فصل دو نادر وقتی بار اول فرزانه رو تو قنادی میبینه و حرف میزنن میگه من همه خانوادمو ...
توی یک قسمت دیگه میگه من کل خانوادمو از دست دادم فقط یک داداشم مونده برام
«اگر جوابتو نمیدم فکر نکن حق با تو بوده و کم آوردم بدون انقدر از شعورت قطع امید کردم که ترجیح دادم جوابتو ندم پس اگر دیگه ریپلای نکردم خودت درک کن برای چی بوده»
بیا یه گاف بزرگتر برات بگم اینکه چیزی نیست تویه فصل دوم وقتی خونه ی نادر و فرزانه آتیش گرف ...
آخه نادر تو زندان خودشو با یه اسم جعلی معرفی میکنه که شناسایی نشه موقع فرار هم گلوله میخوره می میره با همون اسم خاکش میکنن اینو پدر هاتف سر قبر نادر به فرزانه میگه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
فک کردن یکیش افسانه اس یکیش پسرشونه چون جزقاله شدن معلومنبود هیکل مالِ کیه،نادر هم افتاد زندان که ...
نه اتفاقا فکر کردن دوتا جنازه مال فرزانه و نادر هست چون موقع دفن اسم نادر و فرزانه رو زدن بعدم درسته جنازه ها سوخته بودن ولی دیگه مشخصه استخونایی که به جا مونده مال ادم نزدیک دومتره و سی ساله هست یا بچه یگ متری و یا کمتر😑
«اگر جوابتو نمیدم فکر نکن حق با تو بوده و کم آوردم بدون انقدر از شعورت قطع امید کردم که ترجیح دادم جوابتو ندم پس اگر دیگه ریپلای نکردم خودت درک کن برای چی بوده»
مرضیه رو فرستادن خرمشهر برای معلمی مگه میشه همچین چیزی دیگه نهایت بره روستای اطراف شهر خودش
مرضیه به خواست خودش رفت فکر کنم
«اگر جوابتو نمیدم فکر نکن حق با تو بوده و کم آوردم بدون انقدر از شعورت قطع امید کردم که ترجیح دادم جوابتو ندم پس اگر دیگه ریپلای نکردم خودت درک کن برای چی بوده»
سوتی های این سریال تموم شدنی نیست چون ساخته ی منوچهر هادی بشدت آبکیه همه کاراش اسی منم مث ت ...
پوست شیر با اینکه چند لول از سریالای ایرانی بالاتر بود ولی کلی سوتی داشت🥴
ایران خانوم قشنگمون با همه قومیتا و مذاهبشه که رنگی و قشنگه🪷🌺❤️🔥پس تویی که کامنت یا تاپیک ضدقومیتی و ضدمذهبی میذاری خیلی خطرناکی ،باید به بدترین شکل باهات برخورد بشه،چون نه تنها شعور نداری بلکه یه کتاب تاریخ هم دستت نگرفتی که بدونی گوشه به گوشه ایران چه تاریخ و ابهتی داره ،پس اگه با خاک یکسانت کردم لایقته🤢
چرا باید سال تولد رو عوض کنن اسم رو به خاطر این که پسر مالک بشه عوض کردن چه لزومی داره که سنشم هوش ک ...
احتمالا برای اینکه با ناریخ ازدواجشون سازگاری داشته بعد از طرفی هم شاید میخواستن با تاریخ تولد بهار سازگار باشه که بعدا اگر فهمیدن مثلا اینا بچه ای به اسم بهار داشتن خود این پسره مثلا نگه چطور میشه که اون موقع که من تازه به وجود اومدم و تو شکم جنابعالی بودم هنوز تو و بابا ازدواج نکرده بودید بعدشم که یه دختر داشتید که گم شده چجوریه که هم زمان هم منو داشتید هم اونو چیزی دیگه به ذهنم نمیرسه مگر اینکه اینجوری باشه منم ذهنم چند وقت برای این سوال درگیر بود
«اگر جوابتو نمیدم فکر نکن حق با تو بوده و کم آوردم بدون انقدر از شعورت قطع امید کردم که ترجیح دادم جوابتو ندم پس اگر دیگه ریپلای نکردم خودت درک کن برای چی بوده»