ماهی یکی دو بار فامیلا میان چند روز میموننا ولی خب چند روزیه دیگه اشکال نداره
بعد یکی از فامیلامون تو تهران زندگی میکردناا رابطمون هم باهاشون خوب بود به خاطر آسم خانومش اومدن شهر ما (یکی از شهرای شمال)بعد اونا که اومدن خانومه خیلی تعارفیه و اینا فکر میکنه خیلی خفنه مامان من زیاد اهل تعارف نیس ولی این دیگه شورشو درآورده یسری مهمونا که مشترکن میان اینجا دیگه اونا میزارن بالاسرشون خودشونو میکشن واسه مهمون
در حالی که واسه ما زیاد مهم نیست به یه ورمونه
ولی همیشه هم خوب پذیرایی میکنیم
خلاصه دقیقا از اون روزی که اونا کوچ کردن شهرمون دقیقا روزی که جابه جا شدن بابام کلا حالش یه جور دیگه شد😐البته الان درست شده ها ولی طول کشید درست بشه بابای منم توداره نمیدونم والا اونا اومدن اونجوری شد یا چی... خدا میدونه
بعد با اینکه من دوسشون داشتما ولی الان زیاد باهاشون حال نمیکنم
چون یسری مهمونایی که ما زیاد باهاشون رفت و آمد نداشتیم (چندساله ندیدمشون) هم اونا اصرار میکنن که بیاین اینجا بعد ما هم مجبور میشیم دعوت کنیم خونمون یه روز هم میان میمونن خونه ما
خیلیی رو مخمن
نمیدونم چی بگم
انشاءاله هر چی خیره پیش بیاد