داشتیم فیلم می دیدم با هم که بهش زنگ زد بیا بریم فلان جا گفت باشه بهش میگم ما که داریم فیلم می بنیم کجا میخای بری گفت میرم باز شب که هستیم با هم و دید که ناراحت شدم اهمیت نداد و بلند شد اماده شد رفت
گفت الان براجی ناراحتی پاشو تو هم برو بیرون ماشین هست کارتم هست برو دور بزن
من الان گریم گرفته