من ترجیحم این نیان و خونه مادرم باشم نهایت اونجا بیان نه اینکه وقتی ناتوان هستم برا پذیرایی بریزن تو زندگیم و زیر و رو کنن و از موقعیت من استفاده بشه برن سراغ اتاق و کمد و یخچال و...مخصوصا جاری های جادوگر
منم الان استرس میگیرم سکسکه میکنه یا حرص میخورم یعنی کولیکی میشه ؟ الهی نفس مادرش بند بیاد. ک بخاطرش و حرص هایی ک بهم وارد کنه بچه من بخواد به مشکل بخوره الهی روده مادرش به مشکل بخوره به حق همین روزای آخر بارداری
فقط آروم باش و محکم به خدا هم خودت عذاب میکشی هم بچه بزار بیاد پیشت مگه نمیشه میام مراقبت خوب بزار بیاد ولی حالشو جا بیار انقد کار بکشه خودش فرار کنه زائو تا ده روز نباید دستش به آب بخوره نباید بشینه فقط بخور بخواب بعد اگه کمک نکرد دست به هیجی نزن بزار جمع شه بمونه
آخه فقط خاطره بدش میمونه برا من اگر مادرش فهم داشت شعور داشت زایمانم خاطره قشنگی برامون میشد من بعد هشت نه سال دارم بچه میارم اما باز دارن ژهرمارم مبکنن امیدوارم مادرش روز خوش نبینه الهی پاس به بیمارستان و خونم نرسه به هر عنوانی شده بچم سالم دنیا بیاد خودمون سه تایی برگردیم خونه لذتش ببریم دور از اون زن ، امیدوارم خدا جلوشو بگیره نذاره اینبار هم مثل بقیه مراسمام که خرابش کرد اینم خراب کنه ایندفعه بزنتش خدا زمین
