هر ماه. ۲۶ ام مریض میشدم و همیشه هم جلو میفتاد
این ماه قد موهای سرم صدای امام حسین و حضرت عباس زدم رقیه رو صدا زدم علی اصغر رو صدازدم.....
امروز موعدم بود تا الان نشده بودم
مامانمو و آبجیم از خوشحالی داشتن ذوق میزدن تا دم غروب
ولی چه فایده وقتی خدا برات نخاد
خدا بخاد از بزرگ و کوچک حرف بشنوی
خدا بخاد مردم بترسن بهت بگن حامله آن
خدا بخاد آشناها نوزادشون رو قایم کنن تو نبینی حسرت بخوری
خدا بخاد کم بیاری.......
اگه بخاطر دل پدر و مادرم نبود خودمو از بین میبردم
۷ ساله ازدواج کردم