امروز بیمارستان بودیم با دوستم
با این صحنه زیبا مواجه شدم بخش زنان
یه خانوم باردار نشسته بود و با شکم گنده و یه پسر بچه 4 یا 5 ساله فوق شیطون داشت از این بچه بی تربیت ها😐 از چشم هاش خلاف کاری میبارید😂😬
اول که با همه خانوم ها ک تو نوبت بودن و یکی یه دور معاشرت کرد بعد اصرار داشت بشینه بالا شکم مامانش هرکی هرچیزی میگفت حتی یواش با بغل دستیش این بلند تکرار میکرد خانوم بغل دستی مادرشو میزد بلند شو من بشینم میخام برم رو شکم مامانم مادرش میگفت برو بگو بببین نوبتمون شده میگفت مگه من حامله ام هرکی حامله هست بره بپرسه تو اتاق معاینه هم اومده بود خانوم دکتر اون بخش استادمون هست اونم کلافه شده بود بهش گفت امپول میزنم بهتا خابیده بود هر هر میخندید میگف بیا بزن دیگ پشت سر مادرش می ایستاد با دست میزد ببخشیدا در با سن مادرش😐میخندید انگشتش میکرد😐
تو همه این مراحل مادرش هیچییی نگفت
حالا اینا 5 درصد ماجرا بود من دیدم چون در رفت و امد بودم اینارو ناخداگاه میدیدم
واقعا بعضی مامانا چ ریلکسن ایول دارن