وای خدای من گاهی عزیزامون ناخاسته دلمونو میشکونن حتما وون موقع خیلی تحت تاثیر حرف بقیه بودن و متاسفانه با بی سیاستی به شما انتقالش داده
عزیزم گذشت دیگه خودتو عذاب نده ،هر کسی تو عروسیش ب هر حال ی چیزایی دلش میخاسته ک اونطوری نشده یا ی چیزی خوب پیش نرفته ،فیلم عروسی الان داری ؟همونو نگاه کن کیف کن اتفاقات عروسی و فراموش کن ،منم دی.جی آخراش خوب خوند اولش داشت گند میزد ،حتی بعد اهنگ تانگو مون واس خودش ی اهنگ دیگه پخش گرد ما اون وسط مونده بودیم بلاتکلیف....بیخیال
عوض اینکه خودتو درمان کنی به چه چیزایی فک میکنی اول باید کاملا مستقل بشی وابستگی به اون نداشته باشی بعدم هروقت با تحقیر صحبت کرد جوابشو بده بگو مواظب حرف زدنت باش ساکت شو مامان
تو زندگی مشترکم اصلا این اجازه رو ندادم
اوایل میگفت میام خونتو تمیز میکنم برات که به کارات برسی اما الان بعد عروسیم اصلا اجازه این کارو ندادم
دیگه کلا از عروسیم به بعد ازش فاصله گرفتم مثل همیشه چیزیو تعریف نمیکنم
واقعا دیگه باید برای خودم زندگی کنم
اینو یادم رفت بگم که من پیش یه ارایشگر خیلی خوب رفتم
و واقعا هم ارایشم خوب بود . مادرم تحت فشار شدید این کارو کرد فکر میکنم از یه مدت قبل عروسیم همه‌چی جمع شده بود روهم شب عروسی سر من خالی شد😞من درک میکنم ناراحتی هاشو چون همه ی این ناراحتی هاام بخاطر من جمع شده بود روی هم و باید یجایی خالی میشد ولی ن دقیقا شب عروسیم سر من
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
37 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
