خودمو کشتم از هر دری با خدا وارد شدم التماسش کردم قسمش دادم گریه کردم زاری کردم ولی نشد!
دیگه نمیخوام بهت فکر کنم من زیادی برات التماس خدارو کردم خداهم که هیچ به هیچ!از کافر اینهمه درخواست میکردم یه عکس العملی نشون میداد دیگه نمیتونم کافیه دیگه بسه دیگه!از این به بعد بی حس میشم برای داشتنت حتی حتی دیگه بهت فکرم نمیخوام کنم هیچوقت هیچوقت!حس میکنم کیلومترها راه اومدم ولی مسیر اشتباهی
نه به خدا شک کردم نه هیچی ولی فهمیدم انقدرا هم مهربون نیست(با تمام لطفایی که به من کرد)
تموم شد
از امروز یکی دیگم