دنبال طلاقم فقط دخترم بهم نمیده
برای همون موندم
حتی به سم ریختن تو غذاش فکر کردم
خیلی اذیتم میکنه نمیتونم توصیف کنم
مدام مسخره سرکوفت تیکه کتک عذاب روحی
فحش زشت به خانوادم و مادرم
خیلی زیاده بدیهاش خدا همه کسایی که مثل من امیدی ندارن رو نجات بده یه دری باز کنه
عزیزم.من کامل نخوندم .بخدا زندگی منم پر مشکله ولی خدارو تو تک تک لحظه ها حس میکنم.نمیشه فقط وقتی تو خوشی هستیم با خدا باشیم اگرم گرفتار شدیم کفر
به خدا فکر نردنش حتی تو خیالم خیلی حالم رو خوب میکنه
انگار همه دردام یکدفعه اروم میشن
ذهنم آروم میشه
شما نمیدونی چکارا با من نکرده
ازش متنفرم نه الان که بگی ازش ناراحته اینو میگه
به خدا وقتی مثلا خوبیم هم بهش فکر کردم واقعا اندازه ارزن بهش حس ندارم
خب همین که علاقه و وابستگی نداری نشانه ای از قدرت هست به نظرمن .. ( با توجه به رابطتون) . فقط از لحاظ اقتصادی خودتو قوی کن .. این استقلال مالی خیلی چیزارو حل میکنه ..
خیلی زنها مثل خودت بودن و هستن ... متاسفانه
منم بارداری بعدش تو شب بیداری بچه داری
شیر دادن هیچی همراهی نکرد
یاد اون روزا میفتم که از ترسش که میاد گیر میده بچم رو میزاشتم تو تخت و بدو بدو به کارها میرسیدم دخترم زجه میزد ولی نمشد بهش برسم سرعتم کم میشد کارا میموند
فحش و کتک و ...خیلی عذاب کشیدم خیلی
بچمو ازم میگرفت من این ور در گریه میکردم بی صدا چون اگه میشنید کتکم میزد
بچم اونطرف در زجه میزد
امام حسین بزنه کمرش الهی
