سلام عزیزا
من سرکلاس استاد اومد یهو استرس زیاد گرفتم بعدش استاد همش نگام میکرد میخندید یا لبخند میزد خیلی نگام کرد اول تا آخر کلاس مورد توجهش بودم تا نگام میکرد میخندیدا منم خنده ام میگرفت از تعجب و استرس
بعدش خیلی حواسش به من هست که چی میگم و چیکار میکنم
فهمید درس نفهمیدم اومد اول کنارم گفت استرس داری گفتم نه دوباره پرسید گفتم نه بار سوم که پرسید با صدای لرزون گفتم خب استاد خودتون میدونید من چی بگم بعدش اومد اینطرف میرم برای هیچکس نرفت فقط برای من اومد خیلییییی نزدیکم بود چسبیده بود بهم و برام توضیح داد درسو دستش به دستم خورد منم سریع دستمو عقب کشیدم سرش آنقدر نزدیک صورتم بود شاید چند سانت فاصله بود ولی نگام نمیکرد منم سرمو عقب میبردم بهم آروم گفت استرس نداشته باش نگران این درس نباش اصلا براش استرس نگیر و رفت بعدش از اون موقع من سوال درسی پرسیدم اصلا پیاممو جوابمو نامیده
احساس میکنم عادی نیست و ازم خوشش اومده