برای اولین بار با خواهرم و دخترداییم و شوهرش هاشون رفتیم بیرون من و شوهرم. حالا اینا و ی س کی آورده بودن با یه عالمه مزه و سیگار قلیون
شوهر منم که اهل هیچکدوم نیست. حالا تا آخر خندیدیم ولی الان که اومدیم خونه داره ناراحتیشو نشون میده و میگه از خواهرم ناامید شده این حرفا و دیگه با اینا بیرون نمیریم .
لب به هیچکدومم نزد