توی کوچه ما یه آقایی هست بنده خدا مشکل روحی روانی داره ته ته مزاحمتشم اینه که وایمیسته جلوی خونشون هرکی رد میشه میپرسه «ببخشید معذرت میخوام ، شما چراغ قوه دارید من یک چیزی گم کردم»اگر اون آدمم بهش بگه نه این دیگه کاری نمیکنه یعنی نمیوفته دنبال کسی یا کسیو بزنه تاحالا هم کسی ازش چیز بدی ندیده میگن گاهی هم میره جلوی ماشینایی که روبه روی خونشون پارک کردن همونجوری ذول میزنه به برف پاک کن ماشین و یکمی سرشو اینور اونور میکنه انگار میخواد چیزی پیدا کنه تواین همه مدت جز این هیچکی کاری به کارش نداشت اونم کاری به بقیه نداشت تااینکه یهو امشب یکی زنگ زد به پلیس اومدن ببرنش یکی گفته بود این دزد ازم دزدی کرده انگار کسی نفهمید چی دزدید شاکی میومد به همسایه ها میگفت میاین شاهدم بشین ثابت کنم همسایه هاهم میگفتن ماکه چیزی ندیدیم اصلأ معلوم نی چی دزدید یکیم گفته مثل اینکه ضبط ماشین طرفو دزدید ولی آخه غیرممکنه بتونه درماشینو باز کنه از یکی پرسیدم گفتم فلانی این مریض ببرنش خودشون میفهمن مشکل داره که گفت آره ولی اگه شاکی دوتا شاهد بیاره میتونه محکومش کنه چون قانون اینه میگن شاکیم داره اینو اونو راضی میکنه بیان بگن موقع دزدی دیدنش خداکنه یکی پیدا بشه امشب آزادش کنه آخه مامان باباش نبودن که پلیس اومد همینجوری بردش شنیدم میگن وضعیت بازداشگاه ها از زندان خیلی بدتر بنظرتون میتونن فقط بادوتا شاهد محکومش کنن حتی بلد نیست از خودش دفاع کنه چطوری درماشینو باز کرده ضبطو درآورده بدون اینکه اصلاً کسی بفهمه و صدای ماشینم بخواد دراد