اگه اینکه دو تا جوون بخوان زندگیشون رو شروع کنن هیچی نداشته باشن و حقشون رو هم ندن ظلم نیست پس چیه؟ اگه پدر من نبود و همسرم با یه دختری که پدرش کمک نمیکرد ازدواج میکرد این کارو میکردن چی میگذشت؟ ما درخواست کردیم و ندادن بعد ۱۰ سال هم نمیدن
عزیز جان من همین کمک پدر رو هم نداشتم
۸ سال تو یه زیرزمین با همسرم زندگی کردم
فکر نکنی شهرستان ها نه همین تهران هر دو هم شاغل و ارشد داشتیم ...
به دسترنج خودمون اکتفا کردیم و خدا برکت داد الان همه چی دارم همه چی ..آقازاده هم نبودیم هر دو کارمند تازه من یه ده سال خونه دار بودم بعد ۱۵ سال خدا همه وی به خودم داد بی نفرین بدون اه بدون....
هنوزم که هنوزه ارث پدری همسرم رو نفروختن با اینکه نصفش برا ماست هر موقع بدن خدا بده برکت ...
خدا میده به خودم بده ...پول ارث یک قرون برکت نداره دیدم که میگم
[QUOTE=300199302]عزیز جان من همین کمک پدر رو هم نداشتم ۸ سال تو یه زیرزمین با همسرم زندگی کردم فکر نکنی ...[/QUOTE
خب خداروشکر
ما جفتمون دانشجو بودیم خودت میدونی بدون سربازی هیچ جا نمیشه کار کرد که همسر من کار دانشجویی میکرد همین حالا هم دو جا کار میکنه خودمم کار میکنم ولی هیچکدوم دلیل بر ندادن ارث پدری نمیشه. تازه پدرم خداروشکر اوضاعش خوب بوده هیچ سختی نکشیدم ولی بازم دلیل بر ندادن حق نمیشه. من کی گفتم نفرین کردم؟
کی گفته ارث پدر باد هواس؟ چیزی که حقته؟ از شیر مادر هم ببین
من نمیدونم شرایطتون چیه و یا ایا به شما هم ظلمی که به ما شده شده؟ خدا کنه که نشده باشه یا خدا کنه شما مثل برادر شوهرای من نباشید که برادر کوچیکتر خودشون رو رها کنن به خاطر یه خونه فقط حالا ارث زیادی هم پدرشون نداشته ...برادرشون بره سربازی یکبار نگن این رفته سربازی با حقوق سربازی چجوری میگذرونن بچتون به دنیا بیاد یک نفر نیاد ببیندش چند بار دعوت کردم نیومدن اصلا متوجه بی احساسی و زرنگ بازی برادر شدید یا نه؟برادرشوهرای من حتی اینکه به مراسم عروسی ما اومدن رو با منت انجام دادن😅
شاید برای شما عجیب باشه ولی من اینکه حقمون رو ندادن و ظلم کردن و حالا حالا ها هم نمیدن ناراحتم میکنه چون ما مثل شما پشتکار نداریم و تنبلیم
اره ديدم، يه همسايه خيلي بد داشتيم، خييييييلي بد
كاري به سر ما اورد كه خونمون رو از دستش فروختيم
و رفتيم جاي ديگه خونه خريديم، خونه هه كلاهبرداري از اب در اومد، و ما به خاك سياه نشستيم
به يك سال نكشيد كه هم الزايمر گرفت، هم به خاطر الزايمر از خونه رفت بيرون
رفته بود توي بيابون، مرده بود و سگ ها جنازه شو خورده بودن
خيلي مورد ديدم اين يكيش بود فقط
عزیز جان جسارت نکردم خدایی نکرده...
ببین دنیا ، دنیایه انرژی هاست من خیلی به انرژی ها اعتقاد دارم من نگفتم ظلمی نشده یا نگفتم شما حقی ندارید...
منظورم این بود با فکر شما با این خودخوری های شما اینا نه سهم شما رو میدن نه کاری درست میشه...
اتفاقا دقیقا چون جای شما بودم و هستم درک میکنم همسرم با گرفتن سهمش نصف الان میتونست زحمت بکشه دلش برای خواهر برادر هاش بیشتر سوخت به جهنم به یه ورم حالا وظیفشه بره خودشو بکشه تو پیام قبلیم گفتم که ما هم ارثمون رو ندادن یعنی ببخشید ندادن چرته نخواستیم خوب طرف هم میگه نمیخاد دیگه آی رفتیم کلامی گفتیم ندادن هم باز بی خوده هر کس یه جنبه ایی داره گاها خانواده ها جنبه کلام ندارن زور باید باشه...
خلاصش اینکه خواهر من شوهر شما هم عین شوهر من فقط آخرش ما رو میکشن اون ارث کوفتی رو خرج حلوای ما میکنن احمق ها ...بازم به جهنم زندگی راحت لیاقت میخاد اینا ندارن...
منم خیلی وقته دیگه اصلا فکر نمیکنم راحتتر خرج میکنم راحتتر زندگی میکنم دندش نرم وظیفشه
مثلا میاد میگه فلان پروژه رو‌میخام شروع کنم دیگه میگم نه عزیزم همینایی که داریم بسته من از نیازهام دیگه نمیزنم
اینو هر وقت ارثت رسید انجام بده دیگه لال میشه میره...
چون من با وجود اینکه مادرم زنده بود بنده خدا رو کردیم بیرون ارثمون رو گرفتیم (البته اینو جلو شوهرم میگم بنده خدا مادرم خودش خواست خونش خیلی قدیمی بود قیمتش بالابود جای خوب تهران بود فروخت خودش یه آپارتمان عالی خرید سهم ههه ما رو داد آخه بیچاره دو تا از داداشام مستاجر بودن گفت اونام خونه دار بشن ) میگم حالا حرصش میدم
تازه خودم هم هنوز شاغلم..
شروع کن برای خودت پس انداز کردن بگو نمیخام فردا آویزون ارث بچه هام باشم خودم داشته باشم حرصش بده،😂
دیگه صرفه جویی هم نمیکنم
ضمنا تا دلش به شما و حقوقاتون و صرفه جوییتون و حمایت پدرتون گرم باشه هم اقدام نمیکنه هم پرو تر میشه یه بار نکنید ناراحت میشه..
وای ببخشید سرتون رو درد اوردم
