دوست من وقتی عقد کرد دخترخواهرشوهرش یک ماه بعد عقد کرد...مادرشوهرش واسه شب یلدا هی میگفت ما رسم نداریم و داماد به میل خودش همه چی خرید رفتن خونه دوستم..اونجا هم خانواده ی پسره حرف نمیزدن و بی محلی میکردن..دقیقا فردا شبش شب یلدای دختر خواهرشوهره بوده میگفت اندازه یه جشن عقد پسره رو تو خرج گذاشتن و ساز و دهل هم اورده بودن