2733
2734
عنوان

دارم دق میکنم

| مشاهده متن کامل بحث + 21 بازدید | 58 پست
موقع خواحافظی دستشو بگیر روبوسی کن و بغلش کن. پدرته از همه نزدیکتره بهت
ثبت نام ترم جدید روایت انسان شروع شده ها جانمونید. کافیه سرچ کنید مدرسه مبنا و از اونجا ثبت نام کنید. مشکلی بود پیام بده  

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

دلداده جونحتما این کارو بکن چون حسرتای اینده خیلی تلخ تر و بدتر خستن
ثبت نام ترم جدید روایت انسان شروع شده ها جانمونید. کافیه سرچ کنید مدرسه مبنا و از اونجا ثبت نام کنید. مشکلی بود پیام بده  
خوب الان که بزرگ شدید خودت این سد روبشکن برو بغلش کن بوسش کن دستش رو ببوس نزار به دلت بمونه کاش من یه بار فقط یه بار بابام رو میدیدم
کاش میشد زندگی تکرار داشت لا اقل تکرار را یکبار داشت
خودت پا پیش بزار منم میرم خونه بابام میپرم بوسش میکنم میگم اقا جونی چطوری
امیرمؤمنان علی(ع)- خطاب به قنبر- که می‌خواست به کسی که به او ناسزا گفته بود، ناسزا گوید- می‌فرماید: آرام باش قنبر! دشنامگوی خود را خوار و سرشکسته بگذار تا خدای رحمان را خشنود و شیطان را ناخشنود کرده و دشمنت را کیفر داده باشی. قسم به خدایی که دانه را شکافت و خلایق را بیافرید، مؤمن پروردگار خود را با چیزی همانند بردباری خشنود نکرد و شیطان را با حربه‌ای چون خاموشی به خشم نیاورد و احمق را چیزی مانند سکوت در مقابل او کیفر نداد. (أمالی شیخ مفید، ص118، ح2)
بله بغلش میکنه
امیرمؤمنان علی(ع)- خطاب به قنبر- که می‌خواست به کسی که به او ناسزا گفته بود، ناسزا گوید- می‌فرماید: آرام باش قنبر! دشنامگوی خود را خوار و سرشکسته بگذار تا خدای رحمان را خشنود و شیطان را ناخشنود کرده و دشمنت را کیفر داده باشی. قسم به خدایی که دانه را شکافت و خلایق را بیافرید، مؤمن پروردگار خود را با چیزی همانند بردباری خشنود نکرد و شیطان را با حربه‌ای چون خاموشی به خشم نیاورد و احمق را چیزی مانند سکوت در مقابل او کیفر نداد. (أمالی شیخ مفید، ص118، ح2)
من اصلا بابام نمیزاشت بوسش کنیم روزاخرنمیدونم چطوربود بغلش کردم بوسش کردم احساس میکردم بایدبوسش کنم اونم همیشه امتناع میکردایندفعه کاریم نداشت
خدایا ما را ان ده که ان به مگذار مارو به که و مه
همسرمم خیای ناراحته از این موضوع،چون خودش یه سره پدر و مادرش و میبوسه ،دستاشون و پاشون و ،به من میگه من ناراحتم ازت تا حالا ندیدم تو این دوسال دست پدر مادرت و ببوسی الانم بهم گفت فردا که بابات خواست بره باهاش روبوسی کن
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687