من هیچوقت نمیتونم از مشکلاتی که درونم حس میکنم حرف بزنم فقط میفهمم یه چیزی داره از درون منو اذیت میکنه و هر لحظه بیشتر منو غرق خودش میکنه. من از درونم از جایی که نه درک میشه و نه دیده میشه دارم با یه هیولا میجنگم و از بیرون لبخند میزنم و مثل یه آدم نرمال رفتار میکنم. خستم، از جنگیدن با هیولای درونم عمیقا خستم. حتی یه خواب ابدی هم نمیتونه خستگی رو از روحم بیرون بکشه.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من هیچوقت نمیتونم از مشکلاتی که درونم حس میکنم حرف بزنم فقط میفهمم یه چیزی داره از درون منو اذیت میکنه و هر لحظه بیشتر منو غرق خودش میکنه. من از درونم از جایی که نه درک میشه و نه دیده میشه دارم با یه هیولا میجنگم و از بیرون لبخند میزنم و مثل یه آدم نرمال رفتار میکنم. خستم، از جنگیدن با هیولای درونم عمیقا خستم. حتی یه خواب ابدی هم نمیتونه خستگی رو از روحم بیرون بکشه.
من هیچوقت نمیتونم از مشکلاتی که درونم حس میکنم حرف بزنم فقط میفهمم یه چیزی داره از درون منو اذیت میکنه و هر لحظه بیشتر منو غرق خودش میکنه. من از درونم از جایی که نه درک میشه و نه دیده میشه دارم با یه هیولا میجنگم و از بیرون لبخند میزنم و مثل یه آدم نرمال رفتار میکنم. خستم، از جنگیدن با هیولای درونم عمیقا خستم. حتی یه خواب ابدی هم نمیتونه خستگی رو از روحم بیرون بکشه.
من هیچوقت نمیتونم از مشکلاتی که درونم حس میکنم حرف بزنم فقط میفهمم یه چیزی داره از درون منو اذیت میکنه و هر لحظه بیشتر منو غرق خودش میکنه. من از درونم از جایی که نه درک میشه و نه دیده میشه دارم با یه هیولا میجنگم و از بیرون لبخند میزنم و مثل یه آدم نرمال رفتار میکنم. خستم، از جنگیدن با هیولای درونم عمیقا خستم. حتی یه خواب ابدی هم نمیتونه خستگی رو از روحم بیرون بکشه.