وای منم تو خونه مامانبزرگم با پسرخاله کوچیکم داشتیم پاستیل میخوردیم تو اتاق بودیم اون اتاق مستر داشت نفری دوتا تو دستمون گرفتیم داشتیم حرف میزدیم یهو دیدیم یکی از پاستیلاش نیس کلی اینور اونورشو گشت ولی چیزی پیدا نکرد
یکم بعدش ابجیم رفت تو دسشویی همون اتاق دستشو بشوره دید دقیقا همون پاستیله با همون رنگ افتاده تو سینک دستشویی:///پشمای هممون ریخته بود
تو خونه خودمون هم یبار شب بود من و دوتا ابجیام دراز کشیده بودیم تو خواب و بیداری بودیم یدفه کمد رخت خوابامون با صدای خیلی بلند ک انگار یکی کوبیدتش محکم باز شد ینی من ریده بودم ب خدم...
چند بارم تو خونه خودمون وقتیبا ابجیام تنهاییم صدای در میاد ولی وقتی باز میکنیم کسی نیس:>>>