با یکی تو مرحله ی آشنایی بودیم
بعد دیروز منو مامانم و مامانش و خودش بیرون بودیم تو کافه
از اول تا آخر موقع ورود تا خروج اول خودش جلو میرفت بعد مامانش بعد مامانم و در آخر من
نمیزاشت اول مامانا برن بعد ما بریم خودش مثل گاو جلوجلو میرفت و بزرگتر کوچیکتر هیچی یا اینکه بگه خانوما اول برن و یکم جنتلمن باشه
خلاصه صحبت کردیم همه چیز خوب بود کلی خندیدیم و موقع خروج از اون کافه من اسنپ زده بودم دیدم راننده زنگ زد گفت خانم جلو در هتل بشدت شلوغه و من نمیتونم پیداتون کنم گفتم صبر کنید الان میام بیرون گوشی دستم بود عذرخواهی کردم و زودتر رفتم بیرون ماشینو پیدا کنم که منو ببینه و نره خیلی جلوتر بعد برگشتم تشکر کردم خدافظی کردم و اومدیم خونه و رفتار پسره باهام بد شد و سرد شد و بعد گفت تو نزاشتی چرا منو مامانم اول بریم بعد تو بری و ما بدرد هم نمیخوریم منم گفتم خب بسلامت بعدم از همه جا بلاکش کردم که برنگرده
با ۲۹ سال سن خجالتم نمیکشه عین بچه ها😐😐
بهونه و ایناهم نبودا چون خیلی شاد و شنگول بود اونجا سر همون مسئله یهو سرد شد و رفت تو خودش و درست حسابیم خدافظی نکرد باهامون
میشناسمش چه آدم غد و مغروریه و از کاه کوه میسازه و خودبزرگ بینه
یکی نبود بهش بگه خودت که از اول تا آخر جلوتر از همه همش میرفتی و نمیزاشتی مامان خودت و مامان من اول برن هیچی نبود حالا من یه بار بخاطر اسنپ عذرخواهی کردم و رفتم اونو پیدا کنم بهت برخورد 🤦♀️
این موجود نرماله و کار من بد بوده واقعا یا اون دیوونه بوده و الکی حساس شده؟😐🤔