2733
2739

سلام تروخدا کمکم کنید خیلی نیاز دارم به راهنمایینون چون سنم خیلی کمه ۱۸ سالمه

تو این زندگی سگی با این سن کمم دلم پیر شده

هرروز گریع هرروز حال خرابی

بخدا دیگه خستم کارم به جایی کشیده شده بخدا تو این سن به خودکشی فکر میکنم

شوهر من یه ادمیه ک خیلییییی بیش از حد اندازه گیره محدود میکنه منو

یعنی اوایل عقدم شماره هرچی فامیل پسر تو گوشیم بود گذاشت لیست رد نمیذاشت باهاشون حرف بزنم همشون جای داداشم بودن بخدا اما بدجور شکاک بد دل

تو دوران عقد خیلی فحش میداد من خیلییییی خودمو نگع داشتم هبچی بهش نمیگفتم یا اگع هم میگفتم بی احترامی نمیکردم که حرمتا نره زیر سوال هرچی میگفتم با حرفاش رفتاراش دلم میکشست ولی لال میشدم

یبار بهم گفت نفهم دلم بد شکست تازه نامزد کرده بودیم گعتم درست حرف بزن نفهم خودتی ک یدونه محکم زد تو دهنم

اونشبو اصلا یادم نمیره

اولین باری ک دست روم بلند کرد😔😔😔💔اخه خیلی دوسش داشتم بخاطرش از زمین زمان گذشتم تو روی خانوادم وایسادم بهترین خواستگارامو رد کردم با این وضع دست خالی ایش قبولش کردم ولی ....

شوهرم هی فحش میداد تو دوران عقد ولی باز من تموم سعیمو کردم ساکت باشم به امید اینکه روزی درست بشه....

اما هرروز بدتر میشد زمانی ک حالش خوب بود چیزی نمیگف اما زمانی ک حالش خراب بودتوهین میکرد بهم

خیلی سرد شده بود درکل ادم سردیه بی تفاوت نسبت بهم از نظر محبت و عاطفی

عقده محبت گرفته بودیم زن دوستاشو میدیدم هرروز حسرت میخوردم...همچیو باید بهش میگفتم

تا رسید اینکع ما عروسی کردیم حتی بعد عروسیم اونقدرام براش مهم نبودم...یعنی من اینطور فکر میکنم اون میگع من صبح تا شبو بخاطر تو کار میکنم....ولی خب همچی ک کار نیس من دلم میخواد یکی بفهمع منو

من بدون اون خوابمم نمیبره حتی ولی اون بی تفاوت میگیره میخوابه انقد بهش وابستع شدم حتی اگ قهرم باشیم میگم من بدونت خوابم نمیبره همیشه پاپیش میزارم تا اشتی کنیم ولی اون هرروز مغرور تر میشه باهام سردتر

به همچیم گیر میده به ارایشم 

یه رژ لب ساده مات مات ک باشه باز میگه پررنگ...

من از چادر متنفرم اما بزور میگه باید بپوشی

نمیزاره مانتو جلو باز بپوشم فرقیم نمیکنه زیرش بلند بلندم باشه نمیزاره بپوشم

یه پسرعمو دارم خیلی بچس ۱۰ سالشه جلو اون روسریم باز میشه دعوام میکنه کلی

با هر پسری بیشتر از سلام علیگ حرف بزنم شر میکنه درحال اینکه بخدا اصلا منظوری ندارم....

اگه یکم شالم عقب بره یا مانتوم کوتاه باشه تو مهمونیا بیایم خونه جیگرمنو خون میکنه

به مجازیم گیر میده ....به شماره ناشناس اگه زنگ بزنه میگه باید بزاری لیست رد حتی نمیزاره جواب بدنم ببینم اصلا اشناس یا نه

وقتی میخوام برم خونه فامیلام گیر میده

با دوستام نمیزاره بگردم هرجا برم میگه باید با مامانم بری یا بزرگتر ابجیش مثلا یا

هرجا بخوام برم باید ازش اجازه بگیرم

با این همه گیری ک بهم میده من انجام میدم تهش باز سرده‌...

...

بخدا روانیم کرده

میگ دوست دارم ک بهت گیر میدم ولی منم خستم میخوام یکم ازادباشم میخوام بابت هرکاری جواب بهش پس ندم میخوام یکم برا خودم زندگی کنم

اینم بگم ک تو لین چندماهی ک عروسی کردیم ۳ بار سیلی خوردم چندبارم با مشت زده تو کتفم دستم....

خیلیم بی احترامی میکنع همش میگ خر نفهم بیشرف...

منم دیگه بعد عروسیم کششو نداشتم جوابشو میدادم ولی دیگه خستم بخدا انگار فقط موقع رابطه باهام‌خوبه

باهام سرده

...

من کسیو ندارم بهم کمک کنه بگه چیکار کنم تروخدا راهنماییم کنید😔😔😔😔😔


ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728
2740

عزیزم چزا تو دوران اشنایی فحش هاشو پارانوییدشو نادیده گرفتی؟؟

من همچین موردی بود اصلا نذاشتم به خواستگازی برسه کات کردم 

این ادما درست بشو نیستن مریضن

میدونم که نباید دوست داشته باشم اما...چرا اینقدر نادیده گرفتنت سخته؟!  🌹این کاربری دست دو نفر میباشد🌹
کاش خودتو نجات بدی من هرروز فکرمیکردم درست میشه و نشد اخرشم یا دوتا بچه بهم خیانت کرد کاش برمیگشتم ب ...

اصلا شرایط طلاق ندارم شوهرم خیلی زبون میریزه مخ مامانمو زده مامانم همچیو میندازع گردن من

فقط فک میکنه جون اعتیاد نداره کار میکنه خیلی خوبه نمیدونه من از نظر عاطفی دیوونه شدم بقران

انقد روانیم کرده سرمو میزنم به دیوار محکم با مشت میزنم تو سر خودم

منی ک انقد شاد بودم انقد دختر پر انرژی بودم تبدیل شدم به یع روانی اخه مشکل من نیست ک خیلی احساسیم😔💔

دیشب گفتم کارای تو اسمش عشق نیست تو داری اذیتم میکنی مگه ادم دست رو کسی ک دوسش داره بلند میکنع اگع نمیخوای منو بگو اگع دوسم نداری بگو من میرم .....😔 چرا انقد اذیتم میکنی گف نمیخوامت دوست ندارم برو💔😔بعدش ک کلی گریه کردم رفتم گفتم راس میگفتی تو واقعا نمیخوای منو گف اعصبانی بودم یچیزی گفتم...ولی خیلی وقتا موقع اعصبانیت پرسیدم اگه نمیخوای منو بگو میگ نمیخوامت برو💔💔💔داغونه دلم💔

به خونوادت بگو رسما روانیه شوهرمنم نمیزاره باهیچکس جایی برم فقط باخودش باید باشم مهمون چه بریم چه بیاد باید کنار خودش بشینم اما اخلاقای دیگش خوبه اما بازم ناراضیم تو دیگه چی میکشی ازدست این بشر به خونوادت بگو بچه دار نشو تا درست نشده اگه بعد ۳یا۴سال درست نشد به نظرم جداشی بهتره ظلم میکنه درحقت

هیچکس برات خداوپدرومادر نمیشه

نباید خودتو اینقدر بخاطر اون عوض میکردی چون خیلی دوسش داشتی‌. آدم باید بیشتر از همه خودشو دوس داشته باشه. وقتی به حجاب و ارتباطت با جنس مخالف حالا از فامیل باشه تا حدی که خودت صحیح می‌دونی اعتقاد داشتی اصلا دلیلی نداشت بخاطر یکنفر صرفا به دلیل اینکه دوسش داشتی خودتو تا حدی محدود کنی که از زندگی زده بشی. دیگه اونو از خودت که بیشتر دوس نداشتی.

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز