هدیه جون..فکرنکنم کسی ب اندازه من از رانندگی میترسید..من ده ساله گواهی دارم.ولی بعد بارداری دیگه ابدا ننشینم...قبلشم بندرت مینشیتم..
ی غول بزرگی شده بود برام...اعتماد بنفسمو داشت میگرفت..
یک ماه تمام ماهی ب دم ش رسوندم ولی سوار نشدم..استرس زیادی داشتم..
مشاورم گفت باید سوارشی...و فقط یکبار بهش فکر کنی..و دیگه هرگز تو ذهنت مرور نکنی..هرگز..
با گوش دادن سخنرانی های دکتر بابایی زاد هم متوحه مشکلات خودم شدم..و با این استرس بیحا مبارزه کردم
بلخره..ب همسرم گفتم بهونه هامو توجه نکن مجبورم کن بشینم..
با اینکه با همسرم میشستم استرس داشتم ازش ولی نشستم...گفتمش فقط وقتی توقف کردم بعد ایراداتم رو بگو..
و واقعا خدا عمرش بده استیل رانندگی رو بهم یاد داد..
و الان خیلی راحت شدم...و از استرس م.خبری نیست