بازم خدا داند ولی خب اینقدر با احساساتم بازی شده و اشک ریختم برای این اتفاقا که بعد فهمیدم طوری که فکر میکردم نبوده که الان تشخیص برام سخت شده
جای عمومی هست اما هیچکس دیگری رو نمیشناسه من خودم خیلی چیزا اینجا گفتم که محال به اشنا گفته باشم خیلیا با غریبه راحتترن
خیلیا غرورشون اجازه نمیده حرف دلشونو به اطرافیان بگن اینجا بین غریبه ها میگن این اصلا دلیل بر دروغ گفتنش نیس
دقیقا منم به چشم سرگرمی نگاه میکنم اصلا درگیرش نمیشم واسه همینم دروغم باشه مهم نیی برام
ولی اگه واقعا حس کنم دروغه از تاپیک میرم بیرون هیج وقت کامنت منفی نمیزارم تا اعصاب بقیه رو هم بهم ریزم
تاپیک اون خانومم واقعا تا هشتاد درصد باور دارم که راسته
چقد مابدبختیم که فکر می کنیم همه دارن دروغ می گن .بابازندگیا،رسم ورسوم ورفتارای هرخانواده وهر شهر فرق می کنه بیشتر کاربرا فقط به استارتر فشار میوردن که آره پولاشو بگیر ،اموال روبه اسم خودت کن واله وبله.دیگه نمی دونه بابا بیشتر تبریزیا وضع خوبن ودختر وقتی شوهر می کنه چه از طرف دختر وچه خانواده پسر ساپورت میشن .وبخوان طلاق بگیرن ویا طلاق بدن مشکل مالی ندارن بخوان همدیگر رواذیت کنن واینکه می گن چرا اسی ارومه ودختررو جر نمیده.باباهمه که مثل هم نیستن این دختر تک دختر بوده،تو خونواده اصیل هم تربیت شده .زیر دست مامانش که معلمه ومطمئنن ادب جز اولویت زندگیشون بوده بزرگ شده.والا اگه من بودم شلیطه بازی می کردم.(ما به سلیطه می گیم)اما این بیچاره چی بگه .همه چی خوب وعالی یهو آوار شد زندگی سرش نه آمادگی داشت ونه چیزی ی کم فکر کنم به قضاوت هامون وحرفامون بعد تایپ کنیم.لطفا🙄
.
