داشتم تویه روستایی ردمیشدم یهو یه خانمه اومدبیرون ب حالت فرار ویه مرده پشت سرش اومد گرفتش بردش داخل
خانمه لباس نداش ولی مرده لباس زیرداش
شاید
من خودم جای اون بودم نمی تونستم زندگی تو زیرزمین مادرشوهر رو تحمل کنم
اما به نظرم به خاطر دخترش باید یه مدت دیگه تحمل می کرد
یا حداقل با اخلاق بدش و ناسازگاری شوهرش رو مجبور می کرد مستقل شه
یا اینکه نهایت طلاق بگیره بعد ….
آدما نباید تا این حد سازش داشته باشن وقتی دلت خوش نیست اینقدر فیلم بازی کردن کار به این آبروریزی ها می کشونه
برادرم شکاک شده بنظرم. یکم فکر کنم سرد تر شده. نمیدونم چرا حدا نشدن. داداشم فهمیده بود با اون مرده در رابطس یجورایی ولی رابطه جنسیو فکر نکنم ما هم واضح بش نگفتیم اینو . بچه ندارن. بچه دار نمیشه باید اوی اف کنه
والا من از خودم بدم میاد که چرا نمیتونم برم با کسی دیگه.
وقتی هزار بار بهش بگی من نیازهام برطرف نمیشه توجه نکنه به نظرم خیانت حقشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
27 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
29 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
