فافا جونم سلااااااااااااااااااااااااااااااام. کجایی گل دختر؟
چند وقت پیش خبرت رو از شادی مامان آیهان جون گرفتم ایشون هم ازت خبری نداشت. من به یادت هستم. تازگی یک نصفه روز قم بودم. همش تو حرم به دنبالت می گشتم...
این شوهر سابقت عجب موجودیه... بابا این دیگه کیه... واقعا میاد هر ماه می بینه بچه رو... روی هر چی کنه است رو سفید کرده... آخ اخ مثل شوهر من لج باز و نامرده... به بهای اذیت شدن خودش و بچه اش حاضره ادامه بده...
دخترکی شاد در من میزیست...که چونان شاپرک، به اینسو و آنسو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بالهایش ریخت... پَرپَر شد...