مامانتون مهربونتره یا باباتون؟

دختر_جذاب_سایت

عضویت: 1401/05/18

تعداد پست: 3134

مامانم احساسی تره ولی بابام عاقل تره 

هر دو کنار هم مکمل همن 

هر دو ارومم میکنن ولی خب با مامانم راحت ترم 

هیچ کس را در زندگی مقصر نمیدانم... از خوبان خاطره و از بدان تجربه میگیرم...بدترین ها عبرت میشوند و بهترین ها دوست...❤   حرف اشتباهی است که میگویند (با هر کس مثل خودش رفتار کرد) که اگر چنین بود: از منیت و شخصیت هیچ کس چیزی باقی نمیماند💛                                                   

1401/05/18

|

02:16

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

sedna98

عضویت: 1398/08/07

تعداد پست: 3612

مادرم سرده. بابام مهربونه ولی فقط زبانی . فقط و فقط زبانی اصلا حمایتی و مسیولیتی نه. ولی زبانی خیلی ...

مثل منی

۷ماهه مامانم بامن قهره

مقصرم‌خودش بود بخاطر شوهرم و بچم منم دیگه نرفتم سمتش

۷ماهه ولم کرده تو شهر غریب...

1401/05/18

|

02:17

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

اردیبهشتیجان

عضویت: 1401/04/29

تعداد پست: 625

۹سالم بود که بابامو از دست دادم

از اون به بعد مامانم شدهم مادر هم پدر سختی کشید خیلی، تا ماها به سروسامون رسیدیم

خدا برام حفظش کنه و ازم راضی باشه 

خدا بهش عمرباعزت بده و همیشه سلامت باشه

من بچه ی تهرانم، ینی هم تهران بدنیااومدم هم ۳۰سال تهران زندگی کردم و ازدواج کردم، ۴ساله رفتم ی شهرستان کوچیک چون از تهران وشلوغیاش خسته شدیم، خانواده همسرمم اصفهانن پس حق نظردادن برای هرسه شهررودارم. تو تاپیکام ونظرام کاراگاه بازی درنیارچون هیچ دروغی ازش درنمیاد، من بعد۴سال دوستی با دوست پسرم ازدواج کردم ۱۵سال پیش یروز داستانشوتعریف میکنم امیدوارم اگه به صلاحته تجربش کنی. حالاکه تا اینجاروخوندی ی صلوات مهمونم کن جدم دعاگوت باشه

1401/05/18

|

02:18

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

lmmmnb

مدیر استارتر

عضویت: 1400/07/25

تعداد پست: 7698

۹سالم بود که بابامو از دست دادم از اون به بعد مامانم شدهم مادر هم پدر سختی کشید خیلی، تا ماها به سر ...

خدا بیامرزه پدرتون و سایه مادرتون مستدام

1401/05/18

|

02:19

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

اردیبهشتیجان

عضویت: 1401/04/29

تعداد پست: 625

خدا بیامرزه پدرتون و سایه مادرتون مستدام

قربونت عزیزم 

ممنون

من بچه ی تهرانم، ینی هم تهران بدنیااومدم هم ۳۰سال تهران زندگی کردم و ازدواج کردم، ۴ساله رفتم ی شهرستان کوچیک چون از تهران وشلوغیاش خسته شدیم، خانواده همسرمم اصفهانن پس حق نظردادن برای هرسه شهررودارم. تو تاپیکام ونظرام کاراگاه بازی درنیارچون هیچ دروغی ازش درنمیاد، من بعد۴سال دوستی با دوست پسرم ازدواج کردم ۱۵سال پیش یروز داستانشوتعریف میکنم امیدوارم اگه به صلاحته تجربش کنی. حالاکه تا اینجاروخوندی ی صلوات مهمونم کن جدم دعاگوت باشه

1401/05/18

|

02:20

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب