ولی ما هیچ وقت رابطه نداشتیم
همیشه بهم احترام میزاشت بدون اجازه حتی بغلم نمیکرد حرمتمو نگه میداشت
اولین باری که اومد خواستگاریم ۵ سال پیش بود پدرم رضایت نداد و این قضیه ادامه پیدا کرد
راحت قضاوت نکنیم قشنگتره
الهی بمیرم برات🥺چه دلی داری تحمل میکنی🥺
عزیزم بوس و بغل دوتا نامحرم چیز عادی نیست. این هم در چارچوب تعهد محکم ازدواج معنا پیدا می‌کنه. متاسفم خودت رو ارزان دراختیارش قراردادی، خارج از یک تعهد محکم و الهی به نام ازدواج، چنین آدمی لیاقت اتکا برای زندگی نداره. این تجربه رو برای همیشه حفظ کن، دیگه به هیچ کس اجازه ورود به حریم جسم و روحت رو نده مگر مطمئن بشی از مرررررد بودنش و این با ایستادنش پای پیمان ازدواج اثبات میشه نه غیر اون.
میدونم سخته ما هیچکدوم جایتو نیستیم ولی بخدا من دوستم مثل شما بود رابطتش پسره بلاکش کرد و رفت بعد یماه پشیمون شد برگشت دوستم نتونست تحمل کنه بسکی عاشق بود و وابسته هی پیام میداد ولی یماه قسمش دادم نده کاری نکنه دسره برگشت دوستمم با دوتا قولی ک بهش داد برگشت و خر شد پسره ب غلط کردن افتاد و دوستمو عقد کرد خدا شاهده الان ارزوی مردنشو داره بسکی اذیتش‌کرده کسی ک بعد ده سال ترو به ی خانوم متاهل ترجیح داده لایق ناراحتی نیست بخدا اگ برگرده ک مطمعنم بر میگرده و اگ بخشیدی زندگیت میشه عین دوست من هر ساعت داره مچ میگیره بخاطر ابرو و حرف مردم و چون خانوادش مخالف بودن و خودش خاست محبوره تحمل کنه ذاغون شده تاهم یچی میگه پسره میگه همینه ک هست قبل ازدواجم همین بودم میخاستی اشتی نکنی من مطمعنم بر میگرده ایدیمو ذخیره کن اگ حرفام دروغ بود بیا بهم بگو من کلا نی نی سایتمو پاک میکنم تو لیاقتت بیشتر ایناسده سال کم نیس میدونم ولی خدا دوستت داشته ک زود تر فهمیدی شاید بابات بهتر تجربه و شناخت داشته ک قبول نمیکرده شاید خدا دیده دختر خوبی هستی خاسته قبل اینکه بدبخت شی کمکمت کنه ترو خدا اشتباه دوست منو نکن ترو خدا عاقل باشو فراموشش کن
تو اون مدت التماسش کردم نکنه برنگرده بخدا همش بردمش مشاوره بیرون خانوادشم فهمیدن و کمک کردن باباش بخاطر اینکه فراموش کنه پولش میداد ماشین خرید براش گفت برو دانشگاه ولی گول خورد پسره اومد با زبونش و دوتا توضیح علکی دلشو برد و تو رو همه وایساد الان شده خونه نشین و پسره هم همش برا خودشه میگه کاش گوش میدادم
ترو خدا برو سرکار برو تفریح بذو با دوستات هر جور شده فراموش کن ولی برنگرد من مطمعنم اون برمیگرده اون پشیمون میشه ولی تو عاقل باش
چون دیدم دوستم ک مثل خاهرم بود با دلش تصمیم گرفت عقلشو گذاشت زیر پاش و خودشو کوچیک کرد اون عشقشو داشت بهاطر عشق اینکارارو میکرد ولی اون پسره نمیفهمید قدر دوست داشتنشو ندونست میبینم ک هروز بهش میگه نکن خیانت نکن بزار زندگیمونو کنیم پسره میگ من همینم من این بودم خودت اومدی خودت کردی خودت خاستی میخاستی اصرار نکنی با اینکه خود پسره برگشت ترو خدا عاقل باش تو نکن اصلا یماه محلش نده قول میدم ب پات بیوفته ب دوستمم گفتم ولی اون وقتی ب حرفم گوش داد ک دیر بود پسره فهمیده بود ک دوستم عاشقشه توهم امتحان کن ی مدت بلاک کن اصلا استوریشو نبین استوری شاد بزار تفریح بزار ببین چطوری میسوره و بر میگرده برگشت محلش نده خوردش کن تا بفهمه چی کشیدی ترو خدا یزره غرور داشته باش
