ای وی اف ivf ۱۴۰۱ بیاین

پریسیما جون من میخواستم از تجربیات دوستانی که تومسیرivf طبیعی باردار شدن استفاده کنم...شما رژیم غذایی خاصی گرفتین کلاً چه کارهایی انجام دادین که تونستین این گره کور رو باز کنین

بنظرم این دکترها خیلی  بی انصافاً نمیبینن با چه سختی داریم انتقال میدیم،من حتی انتقال دومم که منفی شد به دکتر گفتم برام آزمایش ایمنی بنویس گفت باشه و در نهایت دوباره ننوشت

قربونت عزیزم.

بچم زردی داره 

خودم از نظر دردهای قبل زایمان بهترم.‌ولی درد بخیه هام زیاده

سلام پسرم زردی داره چیکار کنم

چشم عزیزم قربون محبتت😘

انشالله بهترین اتفاق تو بهترین زمان برات اتفاق میفته خواهر گلم❤️

قدمش مبارک باشه عزیزم

ممنونم 

دکتر من گفت تو ۵ روزه جنین ضعیف میشه گفت نمیزارم دستکاری بشه.گفت جنین سه روزه با سلول بالا تو رحم مادر بهتر رشد میکنه و بارداری بهتریم داری .بعد انتقال کرونا گرفتم گفت نترس هیچی نمیشه جنینی که بخاد بخاطر سرما خوردگی بیفته همون بهتر که نمونه.دکتر خوبی بود با ۸۰ درصد امار بالا رفت از ایران .انقدر درخواست کشورای عربی و امریکا داشت حیف شد 

سلام

شیر بهش زیاد بده 

شیر خشکم بده

تا دفعش زیاد باشه

خودت خنکی بخور شیر خشت و ترنجبینم خوبه

بدنشو زیاد گرم نگه ندار

من پسرم ۱۰ روز زردی داشت دخترم ۴۵ روز طول کشید یهو خودش خوب شد

زردی بعد هفت روز اول دیگه زیاد مهم نیست

من این چند روز که نبودم درگیر واکسن بچه ها بودم که خداروهزار مرتبه شکر واقعا چیزی نبود

همون دمه در بهداشت استامنیفون دادم رفتم داخل اومدم خونه یه قطره استا ریختم روی جای واکسنشون خداروشکر نه درد داشتن نه تب کردن

استا هم مارک پاراکید گرفتم واقعا خوشمزه بود بچه ها هیچ مقاومتی برای خوردنش نکردن

ولی برای استا ساعت زنگ میزاشتم سر موقع میدادم مرتبم تبشونو چک میکردم و کاملا خنک نگهشون داشتم یه تیشرت نخی با شلوار نخی

رفتم باشگاه بعد باشگاه پیاده روی بعد رحموبا روغن سیاهدونه ماساژ دادم سردیجات نخوردم .شب انتقال پای مرغ خوردم.صبح انتقال ی پاچه از شب میپخت خوردم امپول پروژسترون قبل انتقال زدم .اومدم خونه باز پای مرغ خوردم .دوروز استراحت کردم ولی نه کامل فقط بلند شدم اروم برای خودم غذا درست میکردم .چون به کسی نگفتم هرچی به کسی نگی اعصابت راحتره. برای خودم ی بلدرچین مینداختم تو شیشه یه تیکه به و لوبیا سبز چندتا نخود و ی تیکه هویج و پیاز و نمکدر شیشه میبستم مینداختم تو قابلمه .درشو باز میکردم شیرشو میگرفتم میخوردم.اصلا علائم بارداری نداشتم نه سینه درد نه لک بینی هیچییییییی حتی روز چهارم رفتم خیابون روز پنجم رفتم ی روستا امامزاده 😂درش بسته بود برگشتم چون امید نداشتم  روز ۱۴ بتا ۱۲۰۰ بود .راستی اصلا من حالت تهوع بارداری نداشتم واذیت نشدم

سلام به همه دوستان امیدوارم حالتون خوب باشه

آرات جون خوبی

نی نیت چیه و چند وقتته؟

ممنون عزیزم،انشالله تا پایان 9ماه بارداری سالمی رو داشته باشی

اسم دکترت کی بود و با کدوم بیمارستان کار می‌کرد...ببخشی زیاد سوال میپرسم

عددشون چند بود