من کلا آدم سخت گیری نیستم یعنی دست پسرم الان بازه واقعا خونه رو منفجر میکنه از همه جا بالا بره یعنی تا جایی که واقعا براش خطر واقعی نداشته باشه آزاد و رها میذارمش
مثلا الان هنوز دو سالش نشده ولی از پله ها خودش میاد پایین خیلیا بهم میگن بی خیال ولی اینجوری میبینم که روان بچه سالم تره وقتی خودش دست منو رد میکنه یعنی میخواد مستقل باشه پس من فقط حمایتش میکنم
من این تاپیکو موقعی که میخواستم بچه اولو بیارم هم زده بودم اون موقع خیلیا از شب بیداری میگفتن از زایمان سخت میگفتن از بارداری سخت میگفتن از فاصله گرفتن از شوهر میگفتن از کولیک و آلرژی و رفلاکس میگفتن و توی ذهنم بچه رو مثل یه بمب تصور میکردم که قراره زندگی رو نابود کنه 😅
ولی من همه اینا رو تجربه کردم دو تا سقط داشتم بارداریم با استراحت مطلق گذشت زایمانم فوق العاده سخت بود بچه م سر زایمان قلبش افت داد بعدش هم که آلرژی به پروتئین گاوی و رفلاکس داشت ولی با همه این اوصاف به نظرم سخخخخخخت و افتضاح و غیر قابل تحمل نبود
یه سری چالش بود همین
چون آستانه تحمل آدما متفاوته شخصیت بچه ها متفاوته برخورد آدما متفاوته هر کسی توی موقعیت ممکنه یه برداشتی از سختی داشته باشه و چون میدونم من آدم پوست کلفتی هستم واسه همین فکر میکنم از پسش بر میام
تنها دغدغه من اینه که میترسم توی بارداری بچه دوم استراحت مطلق بشم اینجوری اوضاع واقعا سخت میشه وگرنه فکر نمیکنم اوضاع خیلی هم بد باشه که از بیرون به نظر میرسه