بیایین از خاطرات خنده دارتون بگین بخندیم یکم بابا دلمون گرفت🙄 صفحه 138

مدیر

عضویت: 1398/06/06

تعداد پست: 3021

بزا خودم بگم اولیشو😆

2روز بود که مامان بزرگم (مامان مامانم) فوت کرده بودن، آقا یهو دیدیم مامانم یه بولیزو بغل کرده داره چنان گریه میکنه..... میگف این بولیز مامانمه اخرین بار که اومده بود خونمون این تنش بود😭یهو زندایی بزرگم گفت آبجی فدات بشم اون بولیز واسه منه، با مامان جفت خریده بودیمش😆😆😆😆😆😆😆😆یعنی خدایی خود مامانم با اون حالش خنده ش گرفت بنده خدا پاشد رف بیرون 😂😂😂

هنگامی که دری به روی انسان بسته می‌شود، بلافاصله در دیگری باز میشود... اما انقدر به در بسته خیره می‌شویم که در باز شده را نمی‌بینیم🔐

1400/10/29

02:00

709 نفر لایک کرده اند ...

تبـادل نـظر

تبادل نظر

تبادل نظر

بیایین از خاطرات خنده دارتون بگین بخندیم یکم بابا دلمون گرفت🙄

ارسال نظر شما

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

اگر برم ارائه درس و

یه حس ششم بیدار هست بیاد🥹🥹🥹🙏🏻🙏🏻

فلوراید تراپی و وارنیش در مدرسه انجام دادن بچه هاتون؟

تاپیک های به روز شده

بیاین نقش شوهرمو بازی کنین😄😄

خونه مادرشوهرم یه کار اشتباه کردم😭😭

اگه کمکی ندارین بچه نیارین

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

خانوما بیاین توروخدا رفتم توروبیکاشوهرم

شما هم شوهر خیالی دارید؟

کاشکی ی حس شیشم یا ف...الگیر بود:))))

امروز با کلینیک

پرسش و پاسخ

پرسش و پاسخ

پرسش و پاسخ