پاروکستین، تا وقتی میخورم خوبم، اما بازم عصرا جمعه و تعطیلیا یکم بدحال بودم، ولی دیگه قطع کردم افتضاحم، جز پدر مادر و شوهرم کسیو ندارم گاهی دلم میخواد یکم دورم شلوغ بود
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من شکست عاطفی خورده بودم سر اون جریان حالم داغون شد خودکشی کردم چند بار خود زنی رفتم پیش روان پزشک اولاش خوب بود بیخیالم میکرد میخابیدم اما بعدش چاقم میکرد و بی حوصله تر میشدم کم کم کنار گذاشتم ولی خب خوب نشدم هنوز بت اینکه ازدواج کردم