من 10 سال و نیمم بود باشگاه میرفتم بخاطر همون هورمون ها فعالیت داشتن دقیقا دو ماه منده بود برم کلاس پنجم که شدم خلاصه ظهری شدم میدونستم خون واسه چیه چون مامانم بهم گفته بود کتاب خریده بود واسم بعد که شدم عصر بابام رفت سر کار رفتم بهش گفتم مامان یچیزی بگم دعوام نمیکنی بهش گفتم خیلی خوشحال شد امد بوسم کرد گفت خانوم شدی تا دو روز اول مامانم واسم نوار میذاشت تا یاد بگیرم بعدم خودم یاد گرفتم
ولی هیچ وقت یادم نمیره راه رفتم تو خیابون😂
شب قبلش هوس گیلاس کرده بود چون سوپری سر کوچه مون اورده بود بعدم مامانم گرفت واسم
الانم 15 سالمه😆