2737
2734
عنوان

با شوهری که اولویت اولو اخرش خانوادشن چیکار کنم

| مشاهده متن کامل بحث + 605 بازدید | 29 پست

اخ هیچی واسش کم نزاشتم ن طلا خاستم ن هیچی..ازوقتیم که ازدواج کردیم هرچی کارمیکنم همه رو خرج زندگیم میکنم خانوادمم خیلی هوامونو دارن..اما از خانوادش ی ارزن بهمون نرسیده هنوز

ادم باید طرف حق باشه  نیشه به ناحق همیشه سمت پدرمادرت باشی الویت همسرآدمه بایدحمایتش کنه

ولی پدر و مادر هگ تو اولیتن چ برا دختر چ برا پسر بهتره تو این رابطه ها ادم حق خودشو خودش بگیره ن اینکه بخواددرابطه ی مادد با بچه رو خداب کنه

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

یه مدت بیخیالشون شو و چیزی ازشون نگو. اما هر چیز بدی که گفتن نشون بده که ناراحتی. خیلیا اوایل ازدواج اینجوری ان کم کم درست میشن. چون تو گوششون انقد حرف چپیده که فکر میکنن یکی داره برای جنگ میاد.  محترمانه و زیرکانه رفتار کن و البته صبور باش. ممکنه بعد چند سال تازه متوجه شه تو از همه سری.  فقط صبور باش و ناامید نشو.  یه چیز هم یادت باشه شوهرت ببینه تو هی ازشون حرف میزنی خب مقایسه میکنه با رفتار سیاستمندانه اونا و فکر میکنه تویی که مقصری.

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه
2731
ولی پدر و مادر هگ تو اولیتن چ برا دختر چ برا پسر بهتره تو این رابطه ها ادم حق خودشو خودش بگیره ن این ...


نه بعد ازدواج الویت همسره حتی بچه هم رده دوم قرارمیگیره 

حالابا این کارندارم ولی ایشون زنشو نادیده میگیره وطرف حق نیست پس این خانوم دلشوبه حمایته کی خوش کنه؟؟

یه فاتحه به روح برادر۲۲سالم میفرستی🤍🖤 باحیوانات بدباشی باهات بدم👎☠️

چرا باید به شوهرت گله کنی؟مگه شوهرت اون حرفو زده؟ به کسی که ازش دلخوری باید گله کنی وگرنه دیگه اسمش گله نیست  زیراب زنی و خراب کردن خانوادشه.مشخصه گارد میگیره و اگه مدام تکرار کنی از چشمش میفتی.

چرا باید به شوهرت گله کنی؟مگه شوهرت اون حرفو زده؟ به کسی که ازش دلخوری باید گله کنی وگرنه دیگه اسمش ...

اخ ب خودشون ک گله میکنم کاملا میزنن زیرش..همون لحظه میگن ما ک حرفی نزدیم..ولی بعدها ک حرفش پیش میاد ومیگم میزنن ززیرش 

نه بعد ازدواج الویت همسره حتی بچه هم رده دوم قرارمیگیره  حالابا این کارندارم ولی ایشون زنشو نا ...

ب نظر من نادیده گرفتن در مقابل پدر مادر نمیتونه دیده بشه هر کسی جایگاه خودشو داره و هیچکس دد مقام اول و دوم نیست 

میخواد حمایت کنه اگر در مقابل خواهرش طرف همسرشو نگدفت اونموقع حمابت نی ن در مقابل پدر مادر هر کسی خانوادشو دوست داره و اگر هر کسی حتی مهمترین شخص هم ب ادم بگه مامانت اینو گفته اینجوریه اون شخص تایید نمیکنه 

2738
اخ ب خودشون ک گله میکنم کاملا میزنن زیرش..همون لحظه میگن ما ک حرفی نزدیم..ولی بعدها ک حرفش پیش میاد ...

پس باید مقابله به مثل کنی.یعنی تو هم مثل خودشون رفتار کنی.حرفتو بزن بعد بگو من که چیزی نگفتم....

ولی به شوهرت گله نکن حتی برای درد دل کردن هم از خانوادش نگو اصلا... این تجربه ی من بعد از ۷ سال زندگیه.

ب نظر من نادیده گرفتن در مقابل پدر مادر نمیتونه دیده بشه هر کسی جایگاه خودشو داره و هیچکس دد مقام او ...

اخ فقط پدر ومادرش نیست عزیزم..کلا ب کل خانوادش حساسیت خاصی داره..حتی خواهرزاده هاش که ۳ سالشونه

پس باید مقابله به مثل کنی.یعنی تو هم مثل خودشون رفتار کنی.حرفتو بزن بعد بگو من که چیزی نگفتم.... ول ...

امتحان کردم ولی متاسفانه جواب نمیده..ب من میگن تو حساسی..شوهرمم میگ بد جنسی خیلی

پس مشکل ار همسرتونه این عادی نی

بله..مشکل از شوهرمه..تعصب بیجا داره..خیلی وقتا میگ ارومو منتطی باهاش حرف میزنم ولی شروع میکنه داد بیداد میگ هرچی بگی من قبول نمیکنم..من اصلا نمیخوام باخانوادش وارد تنش بشم فقط میخوام شوهرمم ی کم حمایتم کنه..همین

هر دو چند سالتونه ؟؟چند ساله ازدواج کردین 

از وقتي "فردارا ياد گرفتيم همه چيز را گذاشتيم براي فردا.از داشته هاي امروز لذت نبرديمو گذاشتيم براي روز مبادا.شايد بايد اينگونه "فردا" را معني كنيم فردا روزيست كه داشته هاي امروزت را نداری.پس امروز را زندگی کن، فردا حقيقت ندارد...
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز