یا مکه مکرمه 😲😲😲
اره خیلی ما بچه مردم بودیم انگار منم نه حلقه ازدواج نه کت و شلوار نه جهاز نه سیسمونی هیچی
یادمه چشمام ضعیف بود پول نداد عینک بگیرم با این که داشت وقتدر گریه می کرد ام سر کلاس چشام تابلو نمیدید
براش مهم نبود کفش ندارم مانتوم سوراخ
شلوارم پاره
مقنعه ام قرمز
حتی یادمه مجردیم یه شال هم نداشتم بپوشم هیچی کلا یه مقنعه مشکی داشتم اونم قرمز بود تو کله اش از چیش بگم
اخه عزیزدلم
میفهمم چی میگی
مثلا امروز رفتم یه سهر دیگه دکتر یرویس پذیرایی مو خردیدم قرار باز برداره از وام
میدونی دیگه نمیگم دیگه اصرار نمیکنم
دیگه هیچی واسم مهم نیس
ادم تا یه جایی میتونه اصرار کنه میتونه هی بگه
دیگه کلا بیخیال میشه ادم از یه جایی به بعد
من الان تو اون مرحله ام
فقط میدونم اگه دنیا رو جهاز ببری آخر سر خواهر شوهر مادر شوهر میان میگن چرا این اونجوری چرا این این شکلی حرص و جوش الکی نزن
هر چی نیاز داری بردار از همین الآنم از شوهرت طلب کار باش بگو خودش یه چیزایی بخره نشی مثل من
جرئت دارن بگن
من درسته اذیت میشم
ولی ب کسی نشونش نمیدم
میدونی شوهرم خونه میسازه خیلی خیلی هزینه داره خونه ساختن واقعا باید با چشم ببینی
خیلی هزینه ها بالاس
کل هزینه لباس اینامم به گردنشه
عروسی هم به گردنشه
واس همون دلم نمیاد ازش چیزی بخوام
ولی خب رفتم که سرخونه زندگیم باید شروع کنم کم و کسری هارو خودم بخرم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
39 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
