2733
2739
عنوان

چکار کنم با این مادرشوهر بی فکر

| مشاهده متن کامل بحث + 1045 بازدید | 70 پست

عزیزم قطع ارتباط با یه عده واقعا لازمه درسته مهمون حبیب خداست نه اینکه بیان لنگر بندارن صاحب خونه را بندازن به دردسر .راه کاری که من خودم استفاده کردم این بود که خودم اصلا خونشون نرفتم اگه رفتم گفتن بمون میگفتم داخل این گرونی خونه کسی موندن بیشتر از یه وعده گناهه.میومدن خونه من اونم نه یه روز دو روز تازه خودمم میرفتم سرکار با شوهرم خودشون خونم مال خودشون بود عصررباید واسشون وسایل میخریدیم میاوردیم .حالا خیلی خوب شده .یه جاریم که میومد خونم به چندتا بچه فضول کاری هم واسم نمیکرد ده روزم میموند وقتی میرفتم طرفشون محلم نمیذاشت 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

دختر خوب حرف مفت همیشه پشت سر آدم هست تو نمیتونی بخاطر راضی نگه داشتن همه زجر بدی ب خودت که  ش ...


حالا دوباره زنگ زد گفت فردا میان من بهش گفتم جام کوچیکه شرمنده وگرنه خیلی دوست داشتم بیان ، مادرشوهرم گفت نمی‌دونم والا دیگه گفتن دارن وسایلاشونو میذارن فردا بیان ، یعنی با چه زبونی بگم نیاید شعور ندارن بهش گفتم روزه ایم مامانم اینا هم قصد ده روزه کردن روزه ان گفت من نمی‌دونم دیگه 

2728
اسي بعد خبر بده  اومدنشون شد يانه لايك كن  كنجكاو شدم😄

دوباره زنگ زد گفت فردا میان ، گفتم مامان جان شرمنده خیلی دوست داشتم بیان ولی خب ما روزه ایم و جا هم کوچیکه واقعا سخته وگرنه دوست داشتم بیان ، گفتم نمی‌دونم والا دیگه گفتن داریم وسایلامونو جمع میکنیم صبح راه بیوفتیم

دوباره زنگ زد گفت فردا میان ، گفتم مامان جان شرمنده خیلی دوست داشتم بیان ولی خب ما روزه ایم و جا هم ...

عزیزم زنگ بزن مستقیم ب برادر شوهرت

آخه اذیت شدن و زجر کشیدن به چه قیمتی

دوستت دارم ، منو ببخش ، سپاسگزارم ، متاسفم 🤍میشه اگه امضامو دیدی یه صلوات واسه سلامتی امام زمان بفرستی ؟ ⁦❤️

اینقدر لقمه رو دور سرت می پیچونی چرا. زنگ بزن برادر شوهرت بگو مامان زنگ زد دارید می‌آید اینجا. الان نهمون دارم گفتم می‌آید معذب می شید و جا تنگه اذیت می شید هر وقت رفتند بهتون خبر می دم 

دوباره زنگ زد گفت فردا میان ، گفتم مامان جان شرمنده خیلی دوست داشتم بیان ولی خب ما روزه ایم و جا هم ...

واااى چقد عصبى شدم دوس نداره خانواده تو اونجا باشن هنو دير نشده حركت نكردن كاش اقات بزنگه ب داداشش بگه مهمون دارم جا نيس دفعه بيايد ك راحت باشيد 

2740
دوباره زنگ زد گفت فردا میان ، گفتم مامان جان شرمنده خیلی دوست داشتم بیان ولی خب ما روزه ایم و جا هم ...

وایی چه آدمای رو مخی هستن ای کاش مستقیم به خودشون زنگ می‌زدی نه مادرشوهر نفهمت ببخشید حرصمو درآورده 

دوباره زنگ زد گفت فردا میان ، گفتم مامان جان شرمنده خیلی دوست داشتم بیان ولی خب ما روزه ایم و جا هم ...

همین قدر بهت بربخوره عزیزم که اونا حتی مستقیم هم به شما اطلاع نمیدن که دارن میان زحمت بدن با واسطه با شما در ارتباطن خواهش میکنم محترم باش و خودت حریم بذار با حفظ احترام ..

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   niهانیتاha  |  17 ساعت پیش
توسط   mahsa_ch_82  |  18 ساعت پیش
توسط   یکتا۸۳  |  1 ساعت پیش